جمع بندی مباحث و توصیههای"کارگاه ملی پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران در زمینه آموزش برای توسعه پایدار و رویکرد کشوری تا پایان ۲۰۱۳"
با توجه به مباحث مطروحه و گزارشات ارائه شده توسط نمایندگان وزارتخانهها، نهادها و موسسات دست اندرکار آموزش برای توسعه پایدار و متخصصان و دانشگاهیان در کارگاه ملی پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران در زمینه آموزش برای توسعه پایدار و رویکرد کشوری تا پایان ۲۰۱۳، که در تاریخ ۱۵ آذر ۱۳۸۹ در کمیسیون ملی یونسکو برگزار شد، جمع بندی موضوع های مطرح شده در سه مقوله به شرح زیر می باشد:
الف- مطالعات نظری در زمینه آموزش برای توسعه پایدار
در این بخش، دادهها نشان میدهد که ادبیات علمی و ترمینولوژیهای بینالمللی مربوط به آموزش برای توسعه پایدار، و مولفههای نظری مربوط به آموزش برای توسعه پایدار هم در متون مربوط به سیاست گذاریهای کلان کشور وارد و هم در دستورالعملهای اجرایی و فعالیتهای سازمانها و نهادها ادغام شده است. چالش اصلی در این بخش، پایداری دادههای مربوط به مطالعات نظری است که باید به طور متناوب در برنامهها لحاظ و با چارچوب عملیاتی و کاربردی برنامهها ادغام شود.
ب- اجرای برنامهها
گزارشات ارائه شده در زمینه فعالیتهای نهادها در زمینه آموزش برای توسعه پایدار نشان میدهد که از آغاز دهه تاکنون اقدامات چشمگیری در سطح ملی انجام شده است از جمله توسعه کمی آموزشی، ارتقای دسترسی به آموزش، حذف تفاوتهای جنسیتی در آموزش، متنوع سازی روشها، ساختارها و محتوای آموزشی، توسعه مهارتهای شغلی در آموزش و ارتقای ترویج فرهنگ زیست محیطی. دادهها نشان میدهد که مفهوم توسعه پایدار از محیط زیست طبیعی به سایر زیستبومها از جمله زیستبومهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گسترش پیدا کرده است. بزرگترین چالش در این بخش، بومیکردن نظرات و مفاهیم مربوط به آموزش برای توسعه پایدار و ارائه الگوی ایرانی- اسلامی از مفهوم پیشرفت در زمینه آموزش برای توسعه پایدار است. بخش بسیار زیادی از عملکرد نهادها، فعالیتهای عمومی است. در بسیاری از آنها، عملکردهای عمومی از فعالیتهای ویژه آموزش برای توسعه پایدار تفکیک نشده است. محور کیفیت در آموزش به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است. تناسب آموزش با بافت اجتماعی، همچنین آموزشهای اجتماعی کلیه اقشار اجتماعی که باید توسط رسانهها انجام شود، عملی نشده است. با توجه به جامعیت آموزش برای توسعه پایدار، کل جامعه باید یادگیرنده باشند. ویژگی جامعه یادگیرنده این است که تمام سلولهای اجتماعی به هم یاد بدهند و یاد بگیرند. در چنین جامعهای آموزش به نسل و قشر خاصی محدود نمیشود، حتی سیاستگذاران، تصمیمگیران و برنامهریزان نیز باید آموزش لازم را در زمینه آموزش برای توسعه پایدار کسب کنند تا بتوانند آن را در برنامه ریزیها ملحوظ کنند.
ج- سنجش پیشرفت
دادهها نشان می دهد که در این مقوله فعالیت چندانی در کشور صورت نگرفته است. شاخصهای پایداری در کشور طراحی نشدهاند تا از طریق آنها بتوان میزان پیشرفت را مورد سنجش و ارزیابی قرار داد. با تعیین شاخصهای پایداری می توان روشهای ناموفق را اصلاح کرد. فرضی که در این زمینه می توان قائل شد، ضعف پژوهش در زمینه مولفههای آموزش برای توسعه پایدار است. سه مفهوم مرتبط با برنامه آموزش برای توسعه پایدار، توسعه، پایداری و ارتباط بین اجزاء و عناصر میان نسلی است. در ارتباط با مفهوم اول، “توسعه”، گامهای بسیاری در حوزههای مختلف در کشور برداشته شده است. در خصوص مقوله دوم، “پایداری”، توجه ویژهای صورت نگرفته و دادهها نشان میدهد که ارتباط بین اجزاء و عناصر میان نسلی نیز مورد غفلت قرار گرفته است. علاوه بر این، نهاد متولی سنجش پیشرفت در سطح ملی مشخص نیست.
توصیهها:
۱- آموزش: ادغام آموزش برای توسعه پایدار و موارد مرتبط با آن در کلیه سطوح آموزش رسمی و غیر رسمی در سایه رویکردی منسجم و نظاممند، به ویژه از طریق تدوین رویکردهای تربیتی موثر، آموزش معلمان و اساتید دانشگاهها، طراحی برنامههای جدید درسی (بهبود روشها، محتوا و اهداف آموزشی)، ایجاد رشتههای جدید دانشگاهی، یادگیری فنی و حرفهای، تقویت پیوند آموزش با جهان کار، تقویت پیوند میان آموزش رسمی و غیر رسمی، بسط آموزش برای توسعه پایدار به کلیه سطوح آموزش و کاربرد آن در دستیابی به آموزش کیفی. از نهادهای متولی آموزش کشور اعم از وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سازمان آموزش فنی و حرفهای دعوت میشود، محورهای فوق را در سرلوحه برنامهریزیهای خود در ارتباط با تقویت برنامه آموزش برای توسعه پایدار در سطح ملی قرار دهند.
۲- پژوهش: با توجه به اینکه از آغاز دهه تاکنون، فعالیتهای پژوهشی در خصوص مولفههای تشکیلدهنده آموزش برای توسعه پایدار به اندازه کافی صورت نگرفته است، از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دانشگاهها و موسسات پژوهشی درخواست میشود در خصوص مولفههای آموزش برای توسعه پایدار، پژوهشهای لازم را انجام دهند تا زمینه تحقق تولید دانش به روش شبکهسازی برای توسعه پایدار تحقق یابد و دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی بتوانند متناسب با زمینههای کاری خود در نقش مراکز نوآوری و مراکز تخصصی برای ایجاد و به اشتراک گذاشتن دانش در زمینه آموزش برای توسعه پایدار فعالیت کنند و با همکاری نهادها و وزارتخانههای مسئول و متولی برنامه (نظیر وزارت آموزش و پرورش، سازمان حفاظت محیطزیست، سازمان آموزش فنی و حرفهای، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سازمان ملی جوانان، شهرداری و….. ) و نهادهای غیردولتی و مردمی، شاخصهای پایداری را در حوزههای اولویتدار از قبیل کیفیت آموزشی، پایداری یادگیری، آلودگی آب و هوا، انرژی، سلامت، بهداشت و تغذیه و…. تهیه کنند تا زمینه لازم برای سنجش پیشرفت فراهم شود و فعالیتهای اولویتدار تا پایان دهه (۲۰۱۳) تعیین شود.
۳- افزایش درک و آگاهیهای عمومی از توسعه پایدار در سطح جامعه: آموزش برای توسعه پایدار و یادگیری مادامالعمر به دستیابی به شیوههای زندگی مبتنی بر اقتصاد، عدالت اجتماعی، امنیت غذایی، انسجام اکولوژیکی، شیوههای پایدار امرار معاش، احترام به کلیه اشکال زندگی و ارزشهای مهم مرتبط با انسجام اجتماعی و اقدام مشارکت محور میانجامد. به این منظور جلب مشارکت و ارتقای نقش رسانهها به ویژه صدا و سیما در افزایش درک و آگاهیهای عمومی از مسائل مربوط به پایداری ضرورت مییابد. در این میان، سازمان صدا و سیما با توجه به برد و تنوع مخاطبانی که در سراسر کشور دارد، می تواند اصلیترین نهاد جهت آموزش عمومی و فراگیر اجتماعی به منظور انتقال موضوعات و مفاهیم مربوط به آموزش برای توسعه پایدار محسوب شود که در نهای کشور را به ایجاد جامعهای مقاوم، سالم و پایدار سوق دهد. از این رو از سازمان صدا و سیما درخواست میشود نقش محوری را در آموزش اجتماعی مربوط به توسعه پایدار به عهده گیرد و با همکاری کمیسیون ملی و نهادهای ذیربط برنامههایی را در جهت آگاهسازی افکار عمومی در زمینه آموزش برای توسعه پایدار تهیه و اجرا کند.
۴- تقویت مشارکت و نقش کلیدی نهادهای جامعه مدنی از جمله انجمنهای علمی، سازمانهای غیردولتی، سازمانهای مردم نهاد (سمن) در طراحی، اجرا و ارزیابی فعالیتهای مربوط به آموزش برای توسعه پایدار. زیربنای آموزش برای توسعه پایدار، اصولی است که در حمایت از زندگی پایدار، مردم سالاری و رفاه انسانی تدوین شده است. حفاظت زیست محیطی و مرمت آثار فرهنگی، حفاظت از منابع طبیعی و استفاده پایدار از آنها، یافتن راه حل برای الگوهای ناپایدار مصرف و ایجاد جوامع عدالت محور نیاز به درگیرسازی فراگیر اجتماعی دارد که در این میان نهادهای جامعه مدنی با توجه به سازوکارها و مخاطبان ویژهای که دارند می توانند نقش مهمی در انتقال مفاهیم مربوط به دهه و آموزش مخاطبین ویژه خود ایفا کنند.
۵- ترویج رویکرد بین بخشی: توانمندسازی اجتماعی برای رویارویی با مشکلات مربوط به پایداری نیاز به رویکردهای هماهنگ بین بخشی و بین وزارتی دارد که بخش دولتی، تجاری، جامعه مدنی، جوامع محلی و جوامع علمی را نیز شامل شود.
۶- سرمایهگذاری در زمینه آموزش برای توسعه پایدار، سرمایهگذاری برای آینده و اقدامی نجات بخش است. الگوهای توسعه ناپایدار، آثار مخرب انسانی، اجتماعی و اکولوژیکی به همراه دارد که امکانات نسلهای حال و آینده و پایداری زندگی در کشور را به چالش میکشد. از این رو از نهادهای متولی سیاستگذاری (معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی) درخواست میشود، تمهیدات لازم را برای بسیج منابع و تخصیص هزینههای کافی در زمینه آموزش برای توسعه پایدار تدارک بینند و اقدامات لازم را جهت لحاظ کردن آموزش برای توسعه پایدار در برنامهریزیها انجام دهد.
۷- ترویج گفتگوهای ملی مبتنی بر شواهد برای سیاستگذاریهای آتی در زمینه آموزش برای توسعه پایدار با تکیه بر نتایج پژوهشها، بررسیها و راهبردهای ارزیابی و به اشتراک گذاشتن بهترین تجارب در زمینه آموزش برای توسعه پایدار و ایجاد نشانگرهای ملی برای آموزش برای توسعه پایدار که بیانگر اجرای موثر آموزش برای توسعه پایدار و بازبینی موثر فرآیندها و نتایج آن هستند. در این ارتباط، توصیه میشود نشستهای سالانه با همکاری کمیسیون ملی و نهادهای ذیربط به منظور ارزیابی و سنجش پیشرفت برنامه آموزش برای توسعه پایدار در سطح ملی برگزار شود.
۸- تعیین یک نهاد ملی جهت ایجاد هماهنگی و نظارت بر سنجش پیشبرد فعالیتهای مربوط به آموزش برای توسعه پایدار تا پایان دهه: با توجه به ماهیت بین بخشی و بین نهادی کمیسیون ملی، شرکت کنندگان در کارگاه توصیه کردند کمیسیون ملی یونسکو- ایران به عنوان نهاد هماهنگ کننده در ارتباط با اجرای برنامه در سطح ملی تعیین شود.