سخنرانی دکتر محمدرضا سعیدآبادی دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو در نشست هماندیشی به مناسبت بزرگداشت هفته جهانی آموزش برای همه تهران، کمیسیون ملی یونسکو(۳۰ فروردین ـ ۵ اردیبهشت ۱۳۸۹)
هدف یونسکو از تعیین این هفته، ارتقای آگاهی و ترویج بحث و گفتگو به منظور دسترسی برابر، متناسب و با کیفیت به آموزش از طریق بسیج همه شرکا و شبکهها در سراسر جهان است. هفته جهانی آموزش برای همه، چشمانداز جدیدی را در برنامههای بینالمللی یونسکو در زمینه آموزش میگشاید و فرصت مغتنمی را برای دول عضو فراهم میسازد که فعالیتهایی را که در زمینه تحقق اهداف داکار متعهد شدهاند، تحقق بخشند. ۱۰ سال پیش سران ۱۶۴ کشور جهان از جمله کشور ما ایران، همراه با سازمانهای دولتی و غیردولتی در اجلاس جهانی آموزش در داکار متعهد شدند تا سال ۲۰۱۵ اقدامات جدیدی را در کشورهای خود در زمینه دسترسی به امکانات آموزشی متناسب و با کیفیت برای کودکان، جوانان و بزرگسالان فراهم سازند. بر این اساس، چارچوب عمل مشترکی را طراحی کردند که به «چارچوب عمل داکار» معروف شد. این دولتها تعهد کردند شش هدف آموزشی را تحقق بخشند که عبارتند از:
۱ـ گسترش آموزش و مراقبت اوان کودکی
۲ـ بهبود دسترسی کامل به آموزش رایگان و با کیفیت برای همه کودکان
۳ـ افزایش فرصتها و مهارتهای یادگیری برای جوانان و بزرگسالان
۴ـ بهبود نرخ سوادآموزی بزرگسالان تا ۵۰%
۵ـ فراهم ساختن فرصتهای برابر آموزشی برای دختران و پسران در مدارس
۶ـ بهبود همه جنبههای آموزش کیفی
هر سال از طرف یونسکو با توجه به اولویتها و ضرورتهای جهانی شعاری برای این هفته تعیین میشود که شعار امسال هفته جهانی: تأمین اعتبار آموزش کیفی در جامعه به مثابه حقی برای همه انتخاب شده است. هدف یونسکو از طرح این شعار برای سال ۲۰۱۰، جلب توجه دولتها و افکار عمومی به تأمین اعتبار آموزشی است که نباید تحت تأثیر بحرانهای اقتصادی قرار گیرد تا تبدیل به بحران توسعه منابع انسانی گردد. در مقابله با این بحرانها، لازم است دولتها سازوکارهایی را برای حمایت از افراد فقیر و آسیبپذیر اتخاذ نمایند. گرچه کمکهای مالی برای آموزش طی سالهای اخیر افزایش یافته است، اما هنوز این حوزه حدود ۱۶ میلیارد دلار در سال کمبود بودجه دارد. اکنون منظور از آموزش نیز، فقط سواد خواندن و نوشتن نیست بلکه آموزش کیفی است. این نوع از آموزش، آموزشی متناسب است که به نیازها و اولویتهای ملی پاسخگو باشد، تقاضاهای یک جامعه دانشبنیاد را رفع نماید و به نیازهای در حال ظهور یک دنیای جهانیشده از جمله آموزش برای توسعه پایدار و گفتگو میان فرهنگها پاسخ دهد.
از زمان اجلاس داکار پیشرفتهای غیر قابل انکاری در آموزش ایجاد شده است. تعداد کودکانی که در مدارس ابتدایی ثبتنام کردهاند افزایش یافته است. اما هنوز در بسیاری از مناطق جهان، تحقق اهداف آموزش برای همه با چالشهای زیادی روبهرو است. طبق آمارهای جهانی هنوز ۷۵ میلیون کودک در مدارس ثبتنام نشدهاند، ۷۷۶ میلیون از بزرگسالان که ۱۶% از جمعیت کل جهان را تشکیل میدهند، تاکنون فرصت خواندن و نوشتن را به دست نیاوردهاند. میلیونها کودک نیز که در مدارس ثبتنام شدهاند بدون کسب مهارتهای لازم مربوط به خواندن، نوشتن و شمردن مدارس را ترک میکنند. برای دستیابی به اهداف برنامه تا سال ۲۰۱۵، به ۱۸ میلیون معلم جدید در سطح جهانی نیاز است. هنوز عاملهای مهمی در دسترسی به آموزش تأثیرگذار است از جمله فقر، جنسیت، معلولیت، وابستگی به اقلیتهای قومی و زبانی، مشکلات مربوط به محل زندگی از جمله حوزههای آسیبپذیر روستایی و شهری، جنگ و بلایای طبیعی.
ـ نشانههای توسعه انسانی رو به زوالاند. آمارها نشان میدهد که در سال ۲۰۰۹ حدود ۱۲۵ میلیون نفر افزون بر تعداد موجود به سوء تغذیه گرفتار خواهند شد و ۹۰ میلیون نفر نیز تا سال ۲۰۱۰ به فقر مبتلا میشوند.
ـ با افزایش فقر، رشد بیکاری و کاهش کمکهای نقدی از طریق سازمانها و کشورها بسیاری از خانوادههای فقیر مجبور به صرفهجویی در هزینههای آموزشی و یا خارج کردن فرزندانشان از مدارس میشوند.
ـ در کشورهای فقیر بودجه ملی تحت فشار است. هزینههای آموزشی در قسمتهایی از آفریقا در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ بالقوه مبلغی در حدود ۶/۴ میلیارد دلار به طور سالیانه کاهش داشته است. این مبلغ معادل ۱۰ درصد کاهش هزینههای آموزشی به ازاء هر دانشآموز دوره ابتدایی است.
ـ از سال ۱۹۹۹ تا به امروز تعداد کودکانی که به مدرسه نمیروند در سطح جهان به اندازه ۳۳ میلیون نفر کاهش داشته است. تعداد کودکانی که به مدرسه نمیروند در جنوب و غرب آسیا به بیش از نصف کاهش یافته است ـ کاهشی معادل ۲۱ میلیون نفر.
ـ سهم دخترانی که به مدرسه نمیروند از کل کودکان خارج از مدرسه از ۵۸% به ۵۴% کاهش داشته بهطوری که در بسیاری از کشورها شکاف جنسیتی موجود بین دانشآموزان رو به کاهش رفته است.
ـ بین سالهای ۱۹۹۶-۱۹۸۵ و سالهای ۲۰۰۷-۲۰۰۰ نرخ باسوادی بزرگسالان به میزان ۱۰ درصد افزایش داشت تا به مقدار کنونی آن که ۸۴ درصد است برسد. باسوادی در میان زنان با سرعت بیشتری در مقایسه با مردان افزایش داشته است.
ـ سوءتغذیه سالانه چیزی حدود ۱۷۵ میلیون کودک را تحت تأثیر قرار میدهد.
ـ در سال ۲۰۰۷ تعداد کودکانی که به مدرسه نمیرفتند ۷۲ میلیون نفر بود. در سال ۲۰۱۵ نیز مطابق روال گذشته «کار» مسبب اصلی مدرسه نرفتن ۵۶ میلیون نفر کودک خواهد بود.
ـ حدود ۵۴ درصد از کودکانی را که به مدرسه نمیروند دختران تشکیل میدهند. در قسمتهایی از آفریقا حدود ۱۲ میلیون نفر دختر شاید حتی ثبتنام هم نکنند.
ـ سوادآموزی
همچنان جزء آن دسته از اهداف آموزشی است که نادیده گرفته شده است. امروز حدود ۷۵۹ میلیون نفر بزرگسال بیسوادند. دو سوم بیسوادان را زنان تشکیل میدهند.
ـ میلیونها نفر از کودکان بدون اینکه حتی مهارتهای پایه آموزشی (خواندن، نوشتن و محاسبهکردن) را آموخته باشند ترک تحصیل میکنند. در بعضی از کشورهای آفریقایی واقع در جنوب صحرای Sahara، نوجوانانی با ۵ سال آموزش کلاسیک هنوز هم مهارتهای پایه را آنطور که باید نیاموختهاند.
دسترسی به محرومان
ـ در ۲۲ کشور، میزان ۳۰ درصد یا تعداد بیشتری از نوجوانان کمتر از چهار سال آموزش کلاسیک (مدرسه) دیدهاند.
ـ در ۲۶ کشور، میزان ۲۰ درصد یا حتی تعداد بیشتری از نوجوانان کمتر از دو سال به مدرسه رفتهاند و در بعضی از کشورها از جمله بورکینافاسو و سومالی این میزان به ۵۰ درصد یا بیشتر نیز میرسد.
توجه یونسکو به مفهوم آموزش برای همه از سال ۱۹۴۶ آغاز شد که ۴۶ کشور جهان از جمله ایران، اساسنامه یونسکو را امضا کردند. در این اساسنامه، آموزش به مثابه یک حق انسانی تلقی شده است و تأمین فرصتهای کامل و برابر آموزشی برای همه به مثابه یکی از وظایف یونسکو قلمداد شده است. این هدف تا امروز زنده است که همه انسانها باید از امکانات یادگیری و بهرهبرداری از آموزش پایه برخوردار باشند.
اهداف برنامه آموزش برای همه، رویکرد جامعی را به آموزش نشان میدهد بهطوری که از مراقبت اوان کودکی و توسعه سوادآموزی شروع میشود و تا کسب مهارتهای لازم زندگی برای جوانان و بزرگسالان پیش میرود.
این برنامه یکی از الزامات توسعه پایدار است که افقهای جدیدی را برای همه افراد و جوامع میگشاید و پایهای برای تحقق اهداف توسعه هزاره محسوب میشود که به همه کودکان، جوانان و بزرگسالان امکان شناخت و کسب مهارتهایی را میدهد که تصمیمات آگاهانه اتخاذ نمایند، زندگی سالمتری داشته باشند، از استانداردهای معیشتی بهتر و سالمتر در جوامع پایدارتری برخوردار باشند. آموزش، ما را به دانستن، انجام-دادن، همزیستی با دیگران و چگونهبودن در یک جامعه دانشبنیاد دگرگونشونده قادر میسازد. به عبارت دیگر آموزش، ما را قادر میسازد تا همه توانمندیهای خود را به عنوان یک انسان کامل تحقق بخشیم. ایجاد جهانی سرشار از صلح، تنوع، عدالت و برابری به فاکتورهای بسیاری وابسته است که آموزش اصلیترین آنهاست.
این برنامه آموزش برای همه را فارغ از جنسیت، سن و تعلقات قومی و نژادی فراهم میسازد. در بسیاری از مناطق جهان هنوز گروههای محروم و حاشیهنشینی وجود دارد که از دستیابی به آموزش محروماند.
برنامه آموزش برای همه، یادگیری کیفی فراگیر را مد نظر دارد. آموزش کیفی به فرآیندهای یادگیری/ تعلیم همچنین به تناسب برنامههای درسی، اعتبار دادهها و شرایط محیطهای یادگیری بستگی دارد. بنابراین ضرورت دارد که آموزش به نیازهای فراگیران پاسخگو باشد و با شرایط زندگی آنها متناسب باشد.
تحقق اهداف آموزش برای همه، به حمایت جمعی و همگانی و عزم راسخ ملی نیاز دارد و مستلزم منابع مالی، نیروی انسانی، مهارتهای فنی، نهادهای فعال و اراده سیاسی قوی، افزایش کمی و کیفی معلمان، بهبود مدارس و مدیریت نظام آموزشی، فراهمساختن زمینههای دسترسی گروههای محروم و حاشیهنشین به آموزش و ایجاد روشهای مدرن برای تعلیم و یادگیری است.
کشور ما نیز برای تحقق اهداف این برنامه طی دهسال گذشته گامهای موفقی برداشته است. در بعضی از زمینهها تأثیرات قابل توجه بوده است ولی برخی از جنبهها نیز به کار و تلاش بیشتری نیاز دارد.
به هر ترتیب هدف کمیسیون ملی یونسکو و دفتر منطقهاییونسکو در تهران از برگزاری این جلسه که با تأکید بر چالشهای آموزش کیفی در ایران به منظور مقابله با افت تحصیلی دانشآموزان و حول محور شعار یونسکو تحت عنوان تأمین اعتبار آموزشی کیفی طراحی شده است؛ ارزیابی فعالیتهای انجامشده و ارائه راهکارهایی برای بهبود اجرای سیاستگذاریها و فعالیتهای مربوط به تحقق اهداف برنامه، طی پنجسال دیگر است که باقی مانده است.
در اینجا لازم است از نهادهایی که با ما در برگزاری این نشست همکاری کردند، سپاسگزاری کنیم: مرکز امور بینالملل و معاونتهای ذیربط وزارت آموزش و پرورش، دفتر منطقهای یونسکو در تهران، کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، شورای عالی آموزش و پرورش و …. و از شرکت همه حضار در جلسه تشکر میکنم.