در مورد استاد عبدالمجید ارفعی
عبدالمجید ارفعی پژوهشگر و مترجم زبان های باستانی است. وی در شهریور ۱۳۱۸ در کوه گنوی بندرعباس از خانوادهای “اَوزی” تبار به دنیا آمد. پس از پایان دوره دبیرستان و تا پیش از ورود به دانشگاه در سالهای ۱۳۳۲ در کتابخانه ملی با نوشتههای ابراهیم پورداوود آشنا شد. در همان زمان از استاد متینی معلم ادبیاتش، الفبای فارسی باستان را آموخت و در همان سالها زبان پهلوی را نیز از روی کتاب کارنامه اردشیر بابکان محمدجواد مشکور آموخت.
برای آموزش زبان اوستایی گاتهای پورداوود را سرمشق قرار داد و آن را نیز آموخت.
پس از اخذ دانشنامه لیسانس زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران، در مهر ۱۳۴۴ به آمریکا رفت. به پیشنهاد پرویز ناتل خانلری و استقبال استاد پور داود دو سال به آموزش مقدمات اکدی پرداخت و پس از آن به یادگیری زبان ایلامی از استاد هلک و زبان اکدی از دیگر استادان آشور شناس موسسه شرقی دانشگاه شیکاگو مشغول شد. در همان زمان با گلنوشتههای ایلامی و کتیبههای تخت جمشید که به امانت نزد دانشگاه شیکاگو بود و ریچارد هلک در حال بررسی، خواندن و ترجمه آنها بودهاست، آشنا شد. هلک در آن دوران هر شب چند کتیبه خوانده شده را به ارفعی میداد تا او از روی متن ترجمهشده، کتیبهها را بخواند. پس از مدتی هلک کتیبههای خوانده نشده را هم به ارفعی میداد. این تجربه بعدها به ارفعی در نوشتن کتاب «گلنوشتههای باروی تخت جمشید» کمک میکند. عبدالمجید ارفعی نخستین ایرانی است که در این رشته تحصیل کرد. همچنین وی تنها متخصصی است که میتواند بقیه آن کتیبهها را بخواند و آنها را ترجمه کند.
ارفعی در تیر ۱۳۵۳ از رساله دکترای خود با عنوان «زمینههای جغرافیایی فارس بر اساس گلنوشتههای تخت جمشید» دفاع کرد و با مدرک دکترا به تهران بازگشت. سپس نزد پرویز ناتل خانلری رفت و در فرهنگستان ادب و هنر ایران به همکاری پرداخت.
نتیجه همکاری عبدالمجید ارفعی با پرویز ناتل خانلری در بین سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷، گردآوری گنجینه بیشماری از مجلات، مقالات و کتابهای گوناگون درباره تاریخ ایران و جهان و گلنوشتهها و خطهای خواندهشدهاست که در پژوهشکده علوم انسانی نگهداری میشود. ارزش دلاری این کتابخانه در زمان خرید بین ۳ تا ۴ میلیون دلار بوده که امروز ارزشی به مراتب بالاتر دارد.
ارفعی سابقه همکاری با بنیاد پژوهشی پارسه و پاسارگاد و بنیاد پژوهشی شوش را در کارنامه خود دارد. همکاری او با بنیاد پژوهشی پارسه پاسارگاد، منجر به خوانده شدن کتیبههای خزانه تختجمشید شد که در موزه همانجا نگهداری میشد.
او نخستین ترجمه فارسی فرمان کوروش (منشور کورش) را از روی مولاژی از اصل منشور، همراه با نسخهبرداری جدید انجام داد.
آثار منتشر شده وی:
کتاب فرمان کوروش بزرگ، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۹ خورشیدی، شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۰۱۵-۹۲-۸
گلنبشتههای باروی تخت جمشید، عبدالمجید ارفعی، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ خورشیدی، شابک
فرهنگ، عبدالمجید ارفعی، مهدی مداینی، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۹
ترجمه متنهای حقوقی بینالنهرین از روی کتیبهها
کلام استاد ارفعی
امروز نه بزرگداشت من، بلکه بزرگداشت استادانی است که به من آموختند تا امروز من اینجا باشم. من از دکتر پرویز ناتل خانلری که مرا به این کار تشویق کرد، از دکتر حسن علوی که اگر چشمان من را عمل نمیکرد من به دبیرستان هم نمیرسیدم. از دکتر فرزانگان، دکتر صفآرا که زندگی را با ابتلای سخت به کرونا، به من بازگرداندند، قدردانی میکنم.
من گرهی از نقش قالی فرهنگ ایران زمین هستم و این نقش قالی است که زیبا است.
گفتار درباره استاد
جبرئیل نوکنده رئیس موزه ملی ایران
ایشان از نخستین پژوهشگران در حوزه تاریخ باستان است که الفبای ایران باستان را میخواند و پرده از اصراری برمیدارد که برای همه ما مهم است.
حجتالله ایوبی دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو- ایران: ما در برگزاری پنجمین آئین از «تماشای خورشید» در مقام نکوداشت نیستیم. ما همه را به تماشای این خورشیدها فرا میخوانیم. ما بخشی از تاریخ پر افتخار این روزگار را مدیون شما هستیم. یکی از سخنهای نغز که شما روایت کردید ،آئین فتح و پیروزی کوروش بزرگ است. ما فهم هویت امروزمان را مرهون تلاش دکتر ارفعی هستیم.
میر جلالالدین کزازی، استاد زبان و ادبیات فارسی
دکتر ارفعی پژوهشگر راستین اکنون و آینده است. زبانهای کهن به نیاکان میمانند. زبان پارسی به نواده. هر نواده بهرههایی از نیاکان خود دارند. کسی که در باستان ایران میپژوهشد، پژوهشگر راستین اکنون و آینده ایران است. چرا که زبان پارسی پیوندهای تنگ وناگزیر با زبانهای باستانی ایران دارد.
علی بلوکباشی، نویسنده و پژوهشگر در حوزه مردمشناسی
دکتر ارفعی گامی بزرگ برای آشنایی با تاریخ فرهنگ و تمدن ایران در سپیدهدم تاریخ تمدن بشری پدید آورد. ایشان عرصه آگاهیهای ما را گسترش داد و ما را با فرهنگ پیشینیانمان آشنا کرد.
یوسف ثبوتی فیزیکدان و اخترشناس
من در طول زندگی یکی از علاقهمندان به این الواح گلی بودم و گاهی آنها را مطالعه میکنم. اما فقط بهعنوان یک دانشآموز مبتدی این کار را میکنم. من میدانم که کار و خدمت بسیار بزرگی به این سرزمین کردید و همین امر کافی است برای ارج نهادن این انسان بزرگ.
ژاله آموزگار، پژوهشگر و متخصص زبانهای باستانی
من و دکتر ارفعی همنسل هستیم. من به نسل خودمان مینازم. همه ما اینجا درس خواندیم، به خارج از ایران رفتیم و باز خوب درس خواندیم. اما همه به ایران برگشتیم و هر کسی در رشته خودش سعی کرد ایران را بسازد. این نهایت خوش بختی من و همنسلان من است. دکتر ارفعی با کارش به ما میگوید که کوروش چه کرده است. او از سازندگی حرف میزد. کار دکتر ارفعی را بخوانید، چون دیگر دشمن کوروش نمیشوید بلکه به گذشته ایران میبالید. نکته دیگر درباره دکتر ارفعی آن است که هرگز آنچه را که داشته دریغ نکرده است. او شاگرد پرورش داده و این مهم است. استادان ما دیگر جانشین ندارند و دکتر ارفعی یکی از محاسنش شاگردپروری است.