پیش از ساخت شهر در جای کنونی و در پیرامون آن چند ده وجود داشت، در جنوب شهر ده قلعه و قلعهنو و در غرب شهر ده حصار بود که برای ساخت شهر ویران شدند. در جای کنونی شهر دهی بنام دستگرده بودهاست که از آثار آن قناتی باقیمانده که به «قنات ده» شناخته شدهاست.
علت شکلگیری شهر
شهر اراک را تا پیش از سال ۱۳۱۷ خورشیدی، عَراق و پیش از آن سلطانآباد میگفتند. بانی شهر یوسفخان گرجی (معروف به سپهدار عراق) بود. بر پایه روایتها، پیش از ساخت شهر، در محل آن هشت یا ده قلعه به نامهای خان باباخان، حصار، دهکهنه، مرادآباد، آقا سمیع، سلیم، نو و قادر وجود داشت و مردمان قلعهها همیشه در حال درگیری با یکدیگر بودند، یوسفخان از درگیریهای قلعهها شرح حالی به فتحعلیشاه قاجار نوشت. وی دستور ویران کردن قلعهها و ساخت شهری جدید را از شاه دریافت کرد.
در آن زمان در این ناحیه دو طایفه نیرومند ساکن بودند، خانهای فراهان که در بخش فراهان کنونی ساکن بودند و خانهای کَزّاز که در بخش زالیان کنونی ساکن بودند. هر دو طایفه پس از آگاه شدن از تصمیم احداث شهر تازه (قلعه نظامی)، کوشش نمودند حکومت مرکزی را قانع کنند که شهر را در منطقه مسکونی آنها بنا نهد که هرکدام به دلایلی کامیاب نشدند. سرانجام یوسفخان گرجی تصمیم میگیرد که شهر را در محل کنونی که واپسین نقطه قلمرو فراهان و نخستین نقطه قلمرو کزاز بود بنا نهد تا از بروز اختلاف و درگیری جلوگیری شود.
یوسفخان که شهرهای گرجستان و قفقاز را دیده بود، کوشش کرد شهری مرتب و منظم بنا کند که همگی کوچهها در فواصل معین یکدیگر را قطع کنند و پهنای همه آنها ۶ ذرع محاسبه شده بود. همچنین بازار شهر در میانه آن گماشته شد که برای عموم مردم دردسترس قرار گیرد.
شکل ساخت شهر
بنای شهر اندیشیده شده مشتمل بر بنای ارگ حکومتی شامل همه ادارههای آن روز، مدرسهها، تعداد فراوانی مسجد، حمام، کوچه، خانههای مسکونی، بازار، برج و بارو و همه تأسیسات شهری بود.
برای ساخت شهر ابتدا یک رشته قنات در خارج از محل شهر و از جنوب به شمال حفر شد که مظهر آن در جلوی دروازه جنوب شهر (دروازه قبله) قرار داشت و از آنجا سه قسمت میشد، یک قسمت برای ساکنین شرق شهر، یک قسمت برای ساکنین غرب و قسمت سوم به ارگ دولتی اختصاص مییافت. دیوارهای شهر برای دفاع به شکل برج و بارو و در یک مستطیل به طول ۸۰۰ متر و به عرض ۶۰۰ متر ساخته شد و دور آن به عرض ۸ متر خندقی حفر شد. در چهار سوی دیوارهای شهر، دروازههایی نصب شد. شکل مستطیل شهر به گونهای طراحی شده بود که جهت شهر به سمت قبله باشد. دلیل این امر استفاده خانهها از نور خورشید در زمستان و خنک بودن منازل در تابستان بود. عرض شهر به ۶ قسمت و طول آن به ۸ قسمت مساوی (به شکل شطرنجی) تقسیم شد و از میان هر قسمت کوچهای ۵ متری عبور میکرد. کوچههای میانی طول و عرض شهر به بازار اختصاص یافت که در طول ۴ بازار سقف زده شد. در قسمت شمال شهر ساختمان اداری ارگ حکومتی ساخته شد و کلیه امکانات رفاهی مانند حمام، آبانبار، مسجد، مدرسه و سقاخانه در کلیه نقاط شهر احداث شد. در قدیم فضای سبز شهر بسیار زیاد بود، طوریکه در پشت دیوار شهر تا شعاع چند کیلومتری باغهای انگور و ترهبار وجود داشت.
به دلیل اینکه بانی شهر بیشتر وقت خود را در جبهههای جنگ ایران و عثمانی و روس بود، ساخت شهر به صورت یکباره نبوده حدود چندین سال طول کشید تا شکل شهر کامل شود. در کتیبه بنای عمارت نظمیه، تاریخ ساخت ۱۲۲۷ قمری و در کتیبه راهروی ارگ حکومتی تاریخ اتمام بنا سال ۱۲۲۸ قمری ذکر شده بود (این دو بنا در سال ۱۳۰۸ خورشیدی تخریب شد). از نوشتههای تاریخی چنین استنباط میگردد که ساخت شهر بین سالهای ۱۲۲۷ تا ۱۲۳۱ قمری بودهاست.
گسترش شهر
پس از پایان بنای شهر، سپهدار گرجی مردم پیرامون را برای سکونت در شهر تازه تشویق مینماید. وی کار خود را از روستاهای کرهرود، سنجان و فیجان آغاز میکند که در آن زمان به «سه ده» معروف بودند. همچنین شمار بسیاری از خانها و رعایای پیرامون در دو محله قلعه و حصار سکونت داده شدند.
از جمله علل گسترش نامنظم شهر در سالهای بعد، این بوده که بیشتر باغهای شهر به خانههای مسکونی تبدیل شد و چون حدود باغها با جویهای آب با مسیرهای غیر مستقیم معین میشد، خانههای احداث شده به پیروی از آنها نامنظم ساخته شدند. دلیل دیگر نامنظم بودن خیابانها، نظارت نداشتن بلدیه به ساخت و سازها تا آن زمان بود. در سال ۱۲۷۱ قمری سیل مهاجران از نقاط گوناگون مانند گلپایگان، خمین، بروجرد، کاشان، اصفهان، تبریز، قم و خوانسار به سوی اراک آغاز گشت و موجب آغاز رونق اقتصادی شهر شد. به همین اساس محلههایی مانند عباسآباد، منق آباد، پشت خندق و هزاوهایها شکل گرفت و در سال ۱۳۰۸ با همکاری بلدیه عراق، خیابان امام خمینی امروزی، عباسآباد و باغ ملی احداث شد و بافت قدیمی شهر مرمت شد.
با عبور راهآهن از شهر، گسترش شهرنشینی شتاب گرفت. در سالهای صلح و آرامش دیوارهای پیرامونی شهر برداشته شد و شهر بیرویه رو به گسترش نهاد.
دوران مشروطه
در سال ۱۲۸۵ خورشیدی که فرمان مشروطه صادر شد، ۹۲ سال از عمر شهر سلطانآباد میگذشت.[۳۲] در آستانه جنبش مشروطه و ناتوانی قاجار در حمایت از بازرگانان ایرانی در مقابله کمپانیهای خارجی حاضر در اراک، بازاریان و دست اندرکاران صنعت را به مبارزه با سرمایهداران خارجی کشاند. این مبارزه به رهبری روحانیان شیعه که سابقه طولانی حضور در منطقه عراق عجم (به ویژه در قریه کرهرود) را داشتند شکل گرفت. در این زمان مدارس دینی و علمای اراک، بیشتر تابع روحانیون نواندیش نجف از جمله آخوند ملاحمد کاظم خراسانی قرار داشتند. این افراد در دوران مشروطه رهبری جنبش در اراک را بر عهده داشتند که مشهورترین آنها آقا نورالدین عراقی بود. پس از صدور فرمان مشروطه، آقا نورالدین عراقی نخستین انجمن ولایتی را به همراه دیگر روحانیون نوگرا تأسیس نمود. پس از به توپ بسته شدن مجلس و دوران استبداد صغیر، آزادیخواهان اراک به خاطر حضور پر نفوذ آقا نورالدین عراقی کمتر از دیگر نقاط ایران مورد آزار و اذیت قرار گرفتند.
اراک شش انجمن مشروطه خواه داشت که عبارت بودند از:
- انجمن سری آدمیت به ریاست آقا اسدالله پروین
- انجمن دموکرات به رهبری حاج میرزا عبدالعظیم
- انجمن تدین تشکیل شده در مدرسه سپهدار به رهبری شیخ علی نخستین
- انجمن آذربایجانیان متشکل از آذربایجانیهای عراق عجم به رهبری میرزا حبیبالله عکاسباشی
- انجمن برادران به رهبری میرزا حسن خان حرآبادی و میرزا علی اکبر کمپانی
- انجمن اعتدالیون به رهبری مجد الممالک
پس از صدور فرمان مشروطه، آقا نورالدین عراقی اوّلین انجمن ولایتی را به همراه دیگران روحانیون نوگرا تأسیس نمود. پس از به توپ بسته شدن مجلس و دوران استبداد صغیر، آزادیخواهان اراک به خاطر حضور پر نفوذ آقا نورالدین عراقی کمتر از دیگر نقاط ایران مورد آزار و اذیت قرار گرفتند.
دوران جنگ جهانی اول و دوم
تا سال ۱۲۷۱ قمری جنبه نظامی برای این شهر بیشتر مطرح بود. در این سال به نقل از اعتمادالسلطنه، میرزاحسن، نایب الحکومه عراق دکانهای شهر سلطانآباد، عمارت و باغهای دیوانی را تعمیر و درختکاری کرد و از شهرهای دیگر از هر قبیل صاحبان صنایع و حرفههای گوناگون را به شهر آورد و ساکن کرد.
از این سال به بعد، ولایت عراق علاوه بر نقش نظامی، دارای نقش صنعتی و اقتصادی نیز شد و به واسطه واقعشدن در مسیر راههای تجاری، مورد توجه کمپانیهای خارجی قرار گرفت. ورود کمپانیهای خارجی، به سلطانآباد باعث گردید که این شهر بهطور ناگهانی گسترش یابد و فضاهای تجاری، مسکونی، اداری، تفریحی جدیدی در آن ایجاد شود. به این ترتیب با وجود رکود اقتصادی حاکم بر کشور، اقتصاد سلطانآباد رونق یافت و شرایط جذب جمعیت در این منطقه پدید آمد، اما با آغاز جنگ جهانی اول در اواخر سال ۱۲۹۳ خورشیدی، حکومت مرکزی متزلزل شد و سپاهیان روس و انگلیس به شهر وارد و در آن مستقر شدند. بر اثر اشغال شهر، راهها ناامن شد و در نتیجه اقتصاد تجاری سلطانآباد بهطور ناگهانی سقوط کرد. در شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی جنگ جهانی دوم آغاز و به داخل ایران کشیده شد، رضاخان از حکومت خلع گردید و مناطقی از کشور به اشغال نیروهای متفقین درآمد. در این دوره، اراک به دلیل دارا بودن یکی از ایستگاههای مهم راهآهن سراسری ایران از اهمیت ارتباطی خاصی برخوردار بود و به همین لحاظ چند سال توسط متفقین اشغال گردید. سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ خورشیدی را میتوان یکی از دورانهای برجسته رکود اقتصادی ایران دانست. نابسامانی اقتصادی این سالها، اراک را نیز تحت تأثیر قرار داد، روند مهاجر فرستی شهر آغاز گردید. در طول دوره جنگ جهانی دوم، آب و سوخت در این شهر انبار میشد.
با اشغال ایران قحطی، گرانی و کمیابی کالا آغاز شد. نیروهای متفقین غله مازاد روستائیان را میگرفتند که این عمل باعث واکنش مردم شد. در سال ۱۳۲۱ خورشیدی در هشت شهر کشور شورشهایی رخ داد که در میان آنها وقایع اراک اهمیت خاصی داشت، زیرا شورش گستردهتر و مداومتر بود و از شهریور تا اسفندماه همان سال ادامه داشت. در ۲ شهریور ۱۳۲۱ خورشیدی وزیر دارایی از نخست وزیر تقاضای فرستادن قوا برای سرکوب شورشها را کرد، ولی اعزام نیرو کمکی به حل ماجرا نکرد. در اواخر آبان کسبه بازار دست به اعتصاب زدند و به دستور قوامالسلطنه عدهای دستگیر شدند. این اعتصاب با دخالت وزیر خواربار و تهدید و وعده به اعتصاب کنندگان به پایان رسید. این قضیه در اسفندماه همان سال تکرار شد، ولی به سرعت خاتمه یافت.
منبع: ویکی پدیا
پیش از ساخت شهر در جای کنونی و در پیرامون آن چند ده وجود داشت، در جنوب شهر ده قلعه و قلعهنو و در غرب شهر ده حصار بود که برای ساخت شهر ویران شدند. در جای کنونی شهر دهی بنام دستگرده بودهاست که از آثار آن قناتی باقیمانده که به «قنات ده» شناخته شدهاست.
علت شکلگیری شهر
شهر اراک را تا پیش از سال ۱۳۱۷ خورشیدی، عَراق و پیش از آن سلطانآباد میگفتند. بانی شهر یوسفخان گرجی (معروف به سپهدار عراق) بود. بر پایه روایتها، پیش از ساخت شهر، در محل آن هشت یا ده قلعه به نامهای خان باباخان، حصار، دهکهنه، مرادآباد، آقا سمیع، سلیم، نو و قادر وجود داشت و مردمان قلعهها همیشه در حال درگیری با یکدیگر بودند، یوسفخان از درگیریهای قلعهها شرح حالی به فتحعلیشاه قاجار نوشت. وی دستور ویران کردن قلعهها و ساخت شهری جدید را از شاه دریافت کرد.
در آن زمان در این ناحیه دو طایفه نیرومند ساکن بودند، خانهای فراهان که در بخش فراهان کنونی ساکن بودند و خانهای کَزّاز که در بخش زالیان کنونی ساکن بودند. هر دو طایفه پس از آگاه شدن از تصمیم احداث شهر تازه (قلعه نظامی)، کوشش نمودند حکومت مرکزی را قانع کنند که شهر را در منطقه مسکونی آنها بنا نهد که هرکدام به دلایلی کامیاب نشدند. سرانجام یوسفخان گرجی تصمیم میگیرد که شهر را در محل کنونی که واپسین نقطه قلمرو فراهان و نخستین نقطه قلمرو کزاز بود بنا نهد تا از بروز اختلاف و درگیری جلوگیری شود.
یوسفخان که شهرهای گرجستان و قفقاز را دیده بود، کوشش کرد شهری مرتب و منظم بنا کند که همگی کوچهها در فواصل معین یکدیگر را قطع کنند و پهنای همه آنها ۶ ذرع محاسبه شده بود. همچنین بازار شهر در میانه آن گماشته شد که برای عموم مردم دردسترس قرار گیرد.
شکل ساخت شهر
بنای شهر اندیشیده شده مشتمل بر بنای ارگ حکومتی شامل همه ادارههای آن روز، مدرسهها، تعداد فراوانی مسجد، حمام، کوچه، خانههای مسکونی، بازار، برج و بارو و همه تأسیسات شهری بود.[۲۳]
برای ساخت شهر ابتدا یک رشته قنات در خارج از محل شهر و از جنوب به شمال حفر شد که مظهر آن در جلوی دروازه جنوب شهر (دروازه قبله) قرار داشت و از آنجا سه قسمت میشد، یک قسمت برای ساکنین شرق شهر، یک قسمت برای ساکنین غرب و قسمت سوم به ارگ دولتی اختصاص مییافت. دیوارهای شهر برای دفاع به شکل برج و بارو و در یک مستطیل به طول ۸۰۰ متر و به عرض ۶۰۰ متر ساخته شد و دور آن به عرض ۸ متر خندقی حفر شد. در چهار سوی دیوارهای شهر، دروازههایی نصب شد. شکل مستطیل شهر به گونهای طراحی شده بود که جهت شهر به سمت قبله باشد. دلیل این امر استفاده خانهها از نور خورشید در زمستان و خنک بودن منازل در تابستان بود. عرض شهر به ۶ قسمت و طول آن به ۸ قسمت مساوی (به شکل شطرنجی) تقسیم شد و از میان هر قسمت کوچهای ۵ متری عبور میکرد. کوچههای میانی طول و عرض شهر به بازار اختصاص یافت که در طول ۴ بازار سقف زده شد. در قسمت شمال شهر ساختمان اداری ارگ حکومتی ساخته شد و کلیه امکانات رفاهی مانند حمام، آبانبار، مسجد، مدرسه و سقاخانه در کلیه نقاط شهر احداث شد. در قدیم فضای سبز شهر بسیار زیاد بود، طوریکه در پشت دیوار شهر تا شعاع چند کیلومتری باغهای انگور و ترهبار وجود داشت.[۲۴]
به دلیل اینکه بانی شهر بیشتر وقت خود را در جبهههای جنگ ایران و عثمانی و روس بود، ساخت شهر به صورت یکباره نبوده حدود چندین سال طول کشید تا شکل شهر کامل شود.[۲۵] در کتیبه بنای عمارت نظمیه، تاریخ ساخت ۱۲۲۷ قمری و در کتیبه راهروی ارگ حکومتی تاریخ اتمام بنا سال ۱۲۲۸ قمری ذکر شده بود (این دو بنا در سال ۱۳۰۸ خورشیدی تخریب شد). از نوشتههای تاریخی چنین استنباط میگردد که ساخت شهر بین سالهای ۱۲۲۷ تا ۱۲۳۱ قمری بودهاست.[۲۶]
تاریخ اتمام بنای شهر طبق سنگ نوشته سردر بازار تاریخی و جلوی مدرسه سپهداری که هردو از بین رفتهاند مصراع دوم شعر زیر است که به حساب جمل برابر با ۱۲۳۱ قمری (۱۸۰۸ میلادی) میباشد:[۲۷]
به دور سلطان صاحبقران و عهد امید | نمود یوسف ثانی بنای مصر جدید |
بنابر نوشتههای تاریخی دوره قاجار، برای بناهای ساختهشده در این شهر، مبلغ ۲۰۰٬۰۰۰ تومان هزینه اختصاص یافت.[۲۸]
گسترش شهر
پس از پایان بنای شهر، سپهدار گرجی مردم پیرامون را برای سکونت در شهر تازه تشویق مینماید. وی کار خود را از روستاهای کرهرود، سنجان و فیجان آغاز میکند که در آن زمان به «سه ده» معروف بودند. همچنین شمار بسیاری از خانها و رعایای پیرامون در دو محله قلعه و حصار سکونت داده شدند.[۲۹]
از جمله علل گسترش نامنظم شهر در سالهای بعد، این بوده که بیشتر باغهای شهر به خانههای مسکونی تبدیل شد و چون حدود باغها با جویهای آب با مسیرهای غیر مستقیم معین میشد، خانههای احداث شده به پیروی از آنها نامنظم ساخته شدند. دلیل دیگر نامنظم بودن خیابانها، نظارت نداشتن بلدیه به ساخت و سازها تا آن زمان بود. در سال ۱۲۷۱ قمری سیل مهاجران از نقاط گوناگون مانند گلپایگان، خمین، بروجرد، کاشان، اصفهان، تبریز، قم و خوانسار به سوی اراک آغاز گشت و موجب آغاز رونق اقتصادی شهر شد. به همین اساس محلههایی مانند عباسآباد، منق آباد، پشت خندق و هزاوهایها شکل گرفت و در سال ۱۳۰۸ با همکاری بلدیه عراق، خیابان امام خمینی امروزی، عباسآباد و باغ ملی احداث شد و بافت قدیمی شهر مرمت شد.[۳۰]
با عبور راهآهن از شهر، گسترش شهرنشینی شتاب گرفت. در سالهای صلح و آرامش دیوارهای پیرامونی شهر برداشته شد و شهر بیرویه رو به گسترش نهاد.[۳۱]
دوران مشروطه
در سال ۱۲۸۵ خورشیدی که فرمان مشروطه صادر شد، ۹۲ سال از عمر شهر سلطانآباد میگذشت.[۳۲] در آستانه جنبش مشروطه و ناتوانی قاجار در حمایت از بازرگانان ایرانی در مقابله کمپانیهای خارجی حاضر در اراک، بازاریان و دست اندرکاران صنعت را به مبارزه با سرمایهداران خارجی کشاند. این مبارزه به رهبری روحانیان شیعه که سابقه طولانی حضور در منطقه عراق عجم (به ویژه در قریه کرهرود) را داشتند شکل گرفت. در این زمان مدارس دینی و علمای اراک، بیشتر تابع روحانیون نواندیش نجف از جمله آخوند ملاحمد کاظم خراسانی قرار داشتند. این افراد در دوران مشروطه رهبری جنبش در اراک را بر عهده داشتند که مشهورترین آنها آقا نورالدین عراقی بود. پس از صدور فرمان مشروطه، آقا نورالدین عراقی نخستین انجمن ولایتی را به همراه دیگر روحانیون نوگرا تأسیس نمود. پس از به توپ بسته شدن مجلس و دوران استبداد صغیر، آزادیخواهان اراک به خاطر حضور پر نفوذ آقا نورالدین عراقی کمتر از دیگر نقاط ایران مورد آزار و اذیت قرار گرفتند.[۳۳]
اراک شش انجمن مشروطه خواه داشت که عبارت بودند از:
- انجمن سری آدمیت به ریاست آقا اسدالله پروین
- انجمن دموکرات به رهبری حاج میرزا عبدالعظیم
- انجمن تدین تشکیل شده در مدرسه سپهدار به رهبری شیخ علی نخستین
- انجمن آذربایجانیان متشکل از آذربایجانیهای عراق عجم به رهبری میرزا حبیبالله عکاسباشی
- انجمن برادران به رهبری میرزا حسن خان حرآبادی و میرزا علی اکبر کمپانی
- انجمن اعتدالیون به رهبری مجد الممالک
پس از صدور فرمان مشروطه، آقا نورالدین عراقی اوّلین انجمن ولایتی را به همراه دیگران روحانیون نوگرا تأسیس نمود. پس از به توپ بسته شدن مجلس و دوران استبداد صغیر، آزادیخواهان اراک به خاطر حضور پر نفوذ آقا نورالدین عراقی کمتر از دیگر نقاط ایران مورد آزار و اذیت قرار گرفتند.[۳۴]
دوران جنگ جهانی اول و دوم
تا سال ۱۲۷۱ قمری جنبه نظامی برای این شهر بیشتر مطرح بود. در این سال به نقل از اعتمادالسلطنه، میرزاحسن، نایب الحکومه عراق دکانهای شهر سلطانآباد، عمارت و باغهای دیوانی را تعمیر و درختکاری کرد و از شهرهای دیگر از هر قبیل صاحبان صنایع و حرفههای گوناگون را به شهر آورد و ساکن کرد.[۳۵]
از این سال به بعد، ولایت عراق علاوه بر نقش نظامی، دارای نقش صنعتی و اقتصادی نیز شد و به واسطه واقعشدن در مسیر راههای تجاری، مورد توجه کمپانیهای خارجی قرار گرفت. ورود کمپانیهای خارجی، به سلطانآباد باعث گردید که این شهر بهطور ناگهانی گسترش یابد و فضاهای تجاری، مسکونی، اداری، تفریحی جدیدی در آن ایجاد شود. به این ترتیب با وجود رکود اقتصادی حاکم بر کشور، اقتصاد سلطانآباد رونق یافت و شرایط جذب جمعیت در این منطقه پدید آمد، اما با آغاز جنگ جهانی اول در اواخر سال ۱۲۹۳ خورشیدی، حکومت مرکزی متزلزل شد و سپاهیان روس و انگلیس به شهر وارد و در آن مستقر شدند. بر اثر اشغال شهر، راهها ناامن شد و در نتیجه اقتصاد تجاری سلطانآباد بهطور ناگهانی سقوط کرد. در شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی جنگ جهانی دوم آغاز و به داخل ایران کشیده شد، رضاخان از حکومت خلع گردید و مناطقی از کشور به اشغال نیروهای متفقین درآمد. در این دوره، اراک به دلیل دارا بودن یکی از ایستگاههای مهم راهآهن سراسری ایران از اهمیت ارتباطی خاصی برخوردار بود و به همین لحاظ چند سال توسط متفقین اشغال گردید. سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ خورشیدی را میتوان یکی از دورانهای برجسته رکود اقتصادی ایران دانست. نابسامانی اقتصادی این سالها، اراک را نیز تحت تأثیر قرار داد، روند مهاجر فرستی شهر آغاز گردید.[۳۶] در طول دوره جنگ جهانی دوم، آب و سوخت در این شهر انبار میشد.[۳۷]
با اشغال ایران قحطی، گرانی و کمیابی کالا آغاز شد. نیروهای متفقین غله مازاد روستائیان را میگرفتند که این عمل باعث واکنش مردم شد.[۳۸] در سال ۱۳۲۱ خورشیدی در هشت شهر کشور شورشهایی رخ داد که در میان آنها وقایع اراک اهمیت خاصی داشت، زیرا شورش گستردهتر و مداومتر بود و از شهریور تا اسفندماه همان سال ادامه داشت. در ۲ شهریور ۱۳۲۱ خورشیدی وزیر دارایی از نخست وزیر تقاضای فرستادن قوا برای سرکوب شورشها را کرد، ولی اعزام نیرو کمکی به حل ماجرا نکرد. در اواخر آبان کسبه بازار دست به اعتصاب زدند و به دستور قوامالسلطنه عدهای دستگیر شدند. این اعتصاب با دخالت وزیر خواربار و تهدید و وعده به اعتصاب کنندگان به پایان رسید. این قضیه در اسفندماه همان سال تکرار شد، ولی به سرعت خاتمه یافت.[۳۹]
منبع:ویکی پدیا
خوراکیها
انار
انار یکی از اصلیترین محصولات استان مرکزی و شهر اراک و همچنین شهر ساوه است. انار ساوه بدون شک از مرغوبترین انارهای کشور است که انواع مختلفی دارد. فصل برداشت انار از اوایل پاییز تا اواخر آن است و در ساوه هرساله جشنواره انار برگزار میشود.
گردو
یکی از مهمترین محصولات کشاورزی اراک و شهرهای استان مرکزی، گردو است. در بسیاری از باغهای روستاهای اطراف اراک باغهای گردو بهوفور یافت میشوند و گردوهای این شهر، یکی از مرغوبترین انواع گردو کشور است.
نان فطیر
نان فطیر از نانهای سنتی ایران است. نان فطیر اراک در سفرههای نوروزی این شهر از قدیم جا داشته و هنوز هم استفاده میشود. نان فطیر اراک بدون هیچ خمیرمایهای عمل میآید و بهروشهای سنتی پخت میشود. در واقع نان فطیر، نوعی نان شیرمال است که روی آن با زردچوبه زده میشود و در اندازههای کوچک در تنور پخت میشوند.
شیرینی گوشفیل
شیرینی گوشفیل یکی از شیرینیهای شهر اراک است که بهدلیل نوع پخت و مواد اولیه آن بسیار ترد است و خوردن آن بهعنوان عصرانه در کنار چای بسیار دلنشین است. شکل این شیرینی شبیه به گوشفیل است.
انگور و کشمش
در اطراف اراک، تاکستانهای بسیاری وجود دارد و بیش از ۲۰ درصد از نیاز کشور به انگور از تاکستانهای اطراف اراک تأمین میشود. روستای هزاوه در اراک یکی از مهمترین روستاها در زمینه برداشت انگور است. از انگور فراوردههایی نظیر شیره انگور، شربت انگور، سرکه انگور، مویز و سرکهشیره تهیه و فروخته میشود.
جوزغند
جوزغند نوعی شیرینی محلی شهر نراق است که در شهر اراک و سایر شهرهای استان مرکزی دیده میشود. تهیه جوزغند کار سختی است و ۱۵ روز زمان میبرد و یکی از گرانترین شیرینیهای محلی است. جوزغند از میوهای به نام «آلگ» تهیه میشود. آلگ میوهای همخانواده هلو است که طعمیترش و شیرین دارد.
ساخت جوزغند یک کار گروهی بین بانوان نراقی است. برای درست کردن این شیرینی، میوه را پوست میکنند تا سه روز در پشتبام آفتاب بخورد و خشک شود، سپس هسته آن را خارج میکنند و یک روز دیگر در آفتاب میماند، بعد داخل این میوه را با مواد مخلوط تشکیلشده از مغز بادام، شکر، هل، مغز هسته زردآلو و خاک قند پر میکنند. این شیرینی لذیذ در فهرست آثار معنوی کشور به ثبت رسیده است.
صنایعدستی
فرش
فرش ساروق یکی از محبوبترین سوغاتیهای اراک است که آوازهای بلند دارد. ساروق در واقع روستایی در ۵۰ کیلومتری اراک است که به فرشهای دستباف جهانی مشهور است. فرشهای اراک به سه دسته محال، مشکآباد و ساروق تقسیم میشود که همه آنها زیرپوشش فرشی به نام ساروق میرود که نشان از اهمیت فرش ساروق دارد. یکی از دلایل جهانیشدن فرش ساروق، نوع بافت و گره آن و رعایت استاندارها در بافت است.
گیوه
گیوه سنجان از صنایعدستی شهر اراک است. سنجان روستایی در دامنه کوه قصبه است که باغهای گردو فراوانی دارد. گیوه، نوعی از کفش یا پاپوش اصیل ایرانی است که در فصول گرم و خنک استفاده میشده است. اکنون تنها در برخی از شهرستانها و روستاها از آن استفاده میشود. گیوه راست و چپ ندارد و بهدلیل استفاده از نخ و بافتی پارچهای، پا در آن عرق نمیکند
چرا و چگونه اراک شهر یادگیرنده شد؟
اهم فعالیت ها و چشم انداز اراک شهر یادگیرنده
علیرضا بیاتیان
رییس شهر یادگیرنده
شهردار اراک
طوفان محمدی
رابط شهر یادگیرنده
رئیس کمیسیون محیط زیست شورای اسلامی شهر اراک
جانشین رابط شهر خلاق
تماس با دفتر شهر یادگیرنده اراک
تلفن : آدرس: اراک