طریق خسرو شدن از نظرگاه خردمند خردگستر توس
به مناسبت ۲۵ اردیبهشت بزرگداشت حکیم فردوسی |
شاهنامه حکیم روشن روان توس فردوسی پاکزاد را “شاه _نامه ها ” خوانده اند از آن رو که به بشر طریق خسرو شدن را می آموزد .
اما معیارهای دست یازیدن بدین جایگه از نظر گاه حکیم فرودسی چیست :
نخست:بندگی را کوشیدن
چه گفت آن سخنگوی با فر و هوش
چو خسرو شدی بندگی را بکوش
دوم :پرهیز از ناسپاسی به درگاه یزدان
به یزدان هر آن کس که شد ناسپاس به دلش اندر آید ز هر سو هراس
سوم :دادگستری
چو خسرو به بیداد کارد درخت
بگردد از او پادشاهی و بخت
اگر داد دادن بود کار تو
بیفزاید ای شاه مقدار تو
چهارم :دانش طلبی مستمر
میاسای زآموختن یک زمان
ز دانش میفکن دل اندر گمان
ز دانش در بی نیازی مجوی
وگر چند از او سختی آید به روی
پنجم :دیو شناسی و دیو بندی
چنین داد پاسخ که آز و نیاز
دو دیوند با زور و گردن فراز
دگر خشم و رشک است ننگست و کین
چو نمام دو روی ناپاک دین
میان دو کس جنگ و کین افکند
بکوشد که پیوستگی بشکند
ششم :پرهیز از دیو هولناک دروغ
هر آنکس که گردد به گرد دروغ
ستمکاره خوانیمش و بی فروغ
زبان را مگردان به گرد دروغ
چو خواهی که تاج از توگیرد فروغ
هر آنکس که با تو نگوید درست
چنان دان که او دشمن جان توست
هفتم :پرهیز از بداندیشی
هر آن کس که اندیشه بد کند
به فرجام بد با تن خود کند…
به دل اندر اندیشه بد مدار
بد اندیش را بد بود روزگار
هشتم:خردستایی و خردگستری
فزون از خرد نیست اندر جهان
فروزنده کهتران و مهان …
هر آن کس که او شاد شد از خرد
جهان را به کردار بد نسپرد…
و درود بر مردی که هزار سال است چشمه فروزان حکمتش هم نگهبان سند هویت ماست و هم پاسبان زبان و فرهنگ ایران زمین در سپهر گیتی …
و این دو بیت با شکوه عصاره همه بالندگیها در طریق خسرو شدن آدمی است :
ز روز گذر کردن اندیشه کن
پرستیدن دادگر پیشه کن
به نیکی گرای و میازار کس
ره رستگاری همین است و بس
“عبدالمهدی مستکین”
مدیر گروه فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو – ایران