در قلمرو شیخ اجل
به مناسبت بزرگداشت استاد سخن سعدی |
نیاز به آموزهها و حکمت عملی شیخ اجل سعدی در این دوران بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. سعدی حکیمی غفلتستیز است که همواره ما را به تأمل در ایام زندگی و چگونه سپری کردن دمهای دلاویز عمر، و به هر نفسی که فرو میرود و بر میآید زنهار داده و هوشیار میسازد؛ خاصه در عصر کنونی که شتاب آلودگی و سرآسیمگی محور و مدار عمر گردیده است و ضربآهنگ تند و بینظم زندگی، پریشانی، افسردگی و ملولی را بر کالبد جسم و جان چیره کرده است.
شیخ خردمند ما سعدی مرد عمل است و سخنش چاشنی کار آزمودگی دارد، گوی نیکی بردن را نیک میداند و میآموزد…
ساده دلی است که دلش خانه مهر یار است و در آن کینهی هیچ کس مینگنجد؛
آموزگاری است که بزرگترین آرمانش سعادت بشر است و در سپهر اندیشهاش، انسانی که از محنت دیگران پروای غمی نداشته باشد درخور اطلاق واژه بشکوه آدمیت نیست.
شیخ اجل به زیباترین شکل ممکن در ادبیات جهان چهره کریه و آبله گون حرص و حسد و نمامی و کینه و بخل و ریاکاری … را برملا میسازد و به ما میآموزد که اگر زشتخویی در سرشت داشته باشی، از طاووس زیبا و نگار پیکر، جز پای زشت نبینی!
سعدی را باید مرد عشق خواند ؛ و بی گمان و گزاف در این موهبت الهی کمتر کسی به پایه و مرتبه وی میرسد، عشق سعدی، شور انگیز، پاک، نجیبانه و با وقار است، از دلاارام زمینی به دلارام ازلی و آسمانی پیوند میبخشد و به بانگ بلند میگوید که «عاشقان کشتگان معشوند.»
در تواضع و فروتنی نزد مردمان؛ افتادهای است آزاده و کس نرود به جنگ افتاده؛ و در حضور اتابکان و پادشاهان به کردار شیر ژیان به غُرش بانگ بر میآورد که:
هم از بخت فرخنده فرجام توست ای پادشاه، که ایام سعدی در ایام توست!!
مشاهیر بزرگی چون افصح المتکلمین سعدی را نباید به یک مناسبت مندرج در تقویم فروکاست؛ بلکه باید هر روز از خرمن حکمت و اندیشههای بلند او خوشههای خرم برچید و کام جان را معطر و مصفا نمود…
برو خوشه چین باش سعدی صفت
که گرد آوری خرمن معرفت
یادداشتی از دکتر عبدالمهدی مستکین – مدیر گروه فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو – ایران