ترویج صلح جهانی از مدرسه تا خیابان
نویسنده کتاب خیابان صلح: ما بیش از یک قرن پیش و بعد از به ثمر رسیدن انقلاب مشروطه در ایران شاهد حضور نمایندگان ادیان مختلف در مجلس شورای ملی بودیم و نمایندگان این اقلیت های مذهبی درکشور ما کرسی مخصوص به خود را در این مجلس داشتند، موضوعی که تا امروز نیز ادامه دارد و این موضوع بیانگر اهمیت همزیستی مسالمت آمیز و صلح طلبی در کشور عزیزمان ایران است.
به گزارش گروه اجتماعی کمیسیون ملی یونسکو- ایران، در بیست و هفتمین نتگپ یونسکویی به مناسبت روزجهانی صلح مورخ ۳۱ شهریور ۱۳۹۹ مصادف با ۲۱ سپتامبر به میزبانی کاوه صدقی عضوکمیته ملی ورزش و تربیت بدنی کمیسیون ملی یونسکو، صدقی با اشاره به اینکه در دنیای امروز صلح ابعاد مختلفی پیدا کرده پرهیز از خشونت مسلحانه، احترام به نژاد و عقاید، توزیع عادلانه امکانات و گسترش بهداشت را از نمونه های گسترش این موضوع برشمرد.
سید محمد داودی شمسی مدیر مدرسه صبح در راستای اهمیت آموزش صلح و صلح طلبی از دوران کودکی، با اشاره به حضور کودکان کار در این مدرسه گفت: حضور کودکان کار از قومیت های مختلف در این مدرسه این است که هدف این مجموعه کودکی کردن این کودکان بدون توجه به قومیت و ملیت آن هاست. داوودی ادامه داد: در مدارس صبح رویش ۱۰۵۰ کودک کار برای آینده آماده می شوند وی افزود: در مدارس صبح رویش با وجود کودکانی از قوم های مختلف ما تلاش کردیم تا به نوعی به جای رقابت مفهوم صلح و دوستی را بین این کودکان به شکلی پررنگ جلوه دهیم؛ چرا که در ابتدای شروع به فعالیت این مرکز برخی از کارشناسان نسبت به این تصمیم ما هشدار داده بودند که ممکن است حضور این کودکان با قومیت های مختلف به نوعی باعث ایجاد اختلال در این مدرسه شود.
رئیس مدرسه صبح رویش همچنین توضیحانی در خصوص شیوه خاص آموزش به کودکان کار در این مرکز داد و گفت: ما سعی کردیم در این مدرسه متفاوت از شیوه های قدیم به کودکان کار آموزش همدلی بدهیم بطور مثال ما حتی تلاش کردیم تا در صف بندی این کودکان در مدرسه شیوه و بحث دوستی و رفاقت را به جای فاصله گذاری ای که خودمان در کودکی تجربه کردیم، جایگزین کنیم. در د.وران مدرسه ما وقتی بحث آموزش نظم مطرح می شد ما با شعار از جلو نظام از یکدیگر فاصله می گرفتیم در صورتی که در مرکز صبح رویش ما کودکان کار را به دلیل سن آنها از یکدیگر جدا نکرده ایم و با شعار «از بغل وحدت» آنها با گرفتن دست یکدیگر از همین کودکی آن ها را با مفهوم صلح با هر نژاد و قومیتی آشنا کردیم.
داوودی تاکید کرد: ما حتی در این مدرسه به هنگام بحث و درگیری دانش آموزان به جای دخالت مستقیم مسئولان مدرسه «میز گفتگو» برگزار می کنیم تا دو طرف ماجرا به صلح مورد نظر برسند.
داودی با اشاره به اینکه بیشتر بچه های عضو این مدارس از کشور افغانستان هستند به ریشه یابی حضور آن ها در ایران و حضور آن ها به عنوان کودکان کار در خیابان پرداخت و اینکه اگر صلح در این کشور جنگ زده برقرار بود شاید آنها دنیای متفاوت و کودکی دیگری را تجربه می کردند.
او از نگرانی هایش بعد از شیوع ویروس کرونا در میان کودکان کار هم گفت و اینکه اولین معضل در میان این قشر عدم آگاهی در مورد این ویروس و کسب این اطلاعات درخصوص آن بود.
مدیر مدرسه صبح رویش از ایجاد کمپینی تحت عنوان رهایت نمی کنم برای آموزش پیشگیری از ویروس کرونا و همچنین توزیع بسته های غدایی و بهداشتی در میان کودکان کار نیز صحبت کرد. چرا که با شیوع این ویروس به نوعی اقتصاد این قشر نیز آسیب دیده و مردم به دلیل تهدیدهای بهداشتی کمتر از آن ها خریدی انجام می دادند.
دادودی در پایان اظهار داشت: تمام تلاش خود را انجام می دهیم تا این کودکان که امکانات آموزش آنلاین را ندارند از تحصیل در دروان کرونا باز نمانند.
میهمان دوم این نت گپ یونسکویی دکتر امیرضا فرهبد نویسنده کتاب خیابان صلح بود. فرهبد درخصوص نام گذاری خیابان صلح گفت: این خیابان در واقع همان خیابان میرزا کوچک خان در مرکز شهر تهران است که به دلیل قرار گرفتن چهار عبادتگاه از مسیحیان، زرتشتیان، یهودیان و مسلمانان به خیابانی کم نظیر در حوزه فرهنگی در دنیا تبدیل شده است؛ جایی که در آن شاهد حضور مسجد، کلیسا، آتشکده و کنیسه هستیم و مردمان این منطقه سال های طولانی است که در کنار هم بدون هیچ گونه مناقشه ای و در صلح کامل زندگی می کنند.
وی با اشاره به برگزاری کنفرانس تهران در جنگ جهانی دوم در سفارت روسیه که در انتهای این خیابان قرار دارد و همینطور سفارت انگلستان ادامه داد: به نوعی صلح جنگ جهانی دوم با حضور چرچیل، روزولت و استالین در این خیابان به وقوع پیوست. و در جنوب این خیابان هم موزه صلح قرار دارد که آثار جنگی ایران و عراق را به نمایش می گذارد.
فرهبد تاکید کرد: ما بیش از یک قرن پیش و بعد از به ثمر رسیدن انقلاب مشروطه در ایران شاهد حضور نمایندگان ادیان مختلف در مجلس شورای ملی بودیم و نمایندگان این اقلیت های مذهبی درکشور ما کرسی مخصوص به خود را در این مجلس داشتند، موضوعی که تا امروز نیز ادامه دارد و این موضوع بیانگر اهمیت همزیستی مسالمت آمیز و صلح طلبی در کشور عزیزمان ایران است.
دکتر رامین فاروقی پژوهشگر، مدرس دانشگاه و مستندساز، گفت: صلح، دست دادن رهبران جهان با هم نیست. صلح، میان من و دیگری است، میان من و من اگر صلح برقرار نشود، هیچ پیمانی، هیچ صلحی را تضمین نمیکند.
رامین فاروقی افزود، صلح در جهان پر از رقابت برای مصرف، کار آسانی نیست. فهم صلح برای آدمهای مضطربی که مدام فکر میکنند از مسابقه موفقیت عقب افتادهاند آسان نیست. رقابت برای کالا، رقابت برای جایگاه، رقابت برای جایزه، عادت دنیایی است که بشر در آن تاریخ طولانی دارد اما حالا جمعیت و سرعت بیشتر، گیج کننده و سرسام آور شده است.
وی ادامه داد : صلح، در درنگ و تأمل ممکن میشود، در به تأخیر انداختن قضاوت کردن دیگران، در توجه به کیفیت زندگی و پرسشهای مهمی مثل این که من که هستم، چهچیزهایی را چرا و چقدر دوست دارم و هر کدامشان واقعاً چقدر میارزند؟ صلح، در رقابت من با خودم ممکن میشود، رقیبی همیشگی و در نهایت، دوست داشتنی و نزدیک! رقابت بر سر نخواستن چیزهای بیارزش و موقتی، در برابر کشش بیپایان خواستن همه چیز و هر چه بیشتر است که صلح را ممکن میکند.
فاروقی با اشاره به اینکه توضیح صلح سختتر است از نشان دادن گفت؛ باید گشت و صلح را هم نشان داد، وفاداری و گذشت و بخشش باید به صدر اخبار بیایند و دیدنشان ما را به باور این که میشود تلاش کرد اما نجنگید، در صلح و استمرار، در طول وفاداری به قولی که به آن پایبندیم نزدیک کند و بشود قبول کرد که میشود احساس دامنهداری از پیروزی داشت. نباید تنها روی سکوها دنبال قهرمان گشت؛ پس تکلیف نفر چهارم، پنجم، دهم و صدم چه میشود که با چند صدم ثانیه و چند گرم و چند قدم کمتر، دیگر دیده نمیشوند؟
رامین فاروقی صلح را در فرایند احترام به زندگی و زیبایی گذشت ممکن دانست، گذشتن از دام دنیای تبلیغ و خبر، دنیای عمر کوتاه موقتیها.صلح، با تماشای دائم کهکشان، با درک اهمیت آگاهی از معنا داشتن زندگی ممکن میشود و برایش باید همه شعر بخوانند، به موزهها سر بزنند و رابطهٔ میان آبشار و رنگینکمان و موسیقی و لحظههای عاشقانه یک فیلم را با قدمهایی که بر میدارند بفهمند و اگر نه، فقط روی سکو، و برای سکو جان کندن، آدم را دچار نگرانی و تنش و تنهایی و تنفر میکند، طوری که اضطراب رسیدن و ترس از دست دادن، آدم را از صلح دور میکند، موضوع صلح، بودن است نه داشتن!
وی گفت بودن، یعنی این که آدم بتواند بدون افتخارات رسمی، بدون عنوانهای معمول، وقتی با خودش تنهاست، بدون جام و مدال و مرتبه، باور کند که هست، و برای این بودن، با کسی دشمن نبوده است! و کار هنر، نمایش قانع کننده چنین آدمی در چنین موقعیتی است.
رامین فاروقی در انتها گفت: بزرگان و تصمیمگیرندگان المپیک یا هر رقابت دیگری باید قهرمانان را از دام نگرانی ستاره نبودن، از وحشت فراموش شدن، و از مرگ بدون عنوان ماندن نجات دهند تا ارتباط ورزش با صلح، بیشتر از جنگ باشد.