مقبره امام رضا، یکی از پیشوایان جهان اسلام در مشهد قرار دارد. سالانه ۲۵ میلیون نفر از مقبره او که «حرم» نام دارد دیدن میکنند. اینجا محل راز و نیاز مسلمانان است. به مجموعهای تاریخی از معماری ایرانی-اسلامی خوش آمدید
مشهد سومین شهر جهان اسلام است که بیشترین گردشگر را به سوی خود جلب میکند. این حجم از توریست، بیشتر به خاطر بازدید از حرم امام رضا، هشتمین پیشوای مردم شیعه به مشهد سفر میکنند. مذهب شیعه، یکی از شاخههای دین اسلام است. «حرم» از مجموعهای عظیم و بینظیر از مساجد، کتابخانه، مدارس دینی، بناهای دینی تشکیل شده که در هر گوشه آن، میتوان زیباترین و برجستهترین جلوههای هنر و معماری اسلامی را از قرون و اعصار مختلف، به تماشا نشست. نزدیک به هزار سال از شکلگیری این حرم و بارگاه میگذرد و در عبور ایام، تغییرات زیادی را نیز تجربه کرده تا امروز که در گسترهای یک میلیون متر مربعی، میراثی تاریخ و دینی برای شهر مشهد و کشور ایران محسوب میشود. در این گزارش، مروری خواهیم داشت بر ویژگیها و ابعاد مختلف تاریخی و معماری حرم امام رضا که بسیاری از مردم مسلمان، سالانه از گوشه گوشه دنیا به آن سفر میکنند.
از مدینه عربستان تا مشهد ایران؛ سفری با طعم شهادت
شیعیان بخشی از جمعیت کل مسلمانان جهان را تشکیل میدهند. ایرانیها اغلب شیعه هستند. «علیبن موسی الرضا» هشتمین امام شیعیان است. او متولد سال ۷۶۶ میلادی در شهر مدینه، از شهرهای بزرگ کشور عربستان بود. در آن زمان، حکومت «عباسیان» بر جهان اسلام حکومت میکرد. آن زمان به حکومت اسلامی، خلافت گفته میشد. پایتخت پادشاه وقت در شهر مَرو بود. آن زمان مرو، بزرگترین شهر منطقه کهن خراسان بود که امروز، مشهد، بزرگترین شهر و مرکز آن محسوب میشود. در آن زمان، بخشی از جهان اسلام، پیرو علی بن موسیالرضا بودند و به او «امام رضا» میگفتند. پادشاه وقت سرزمینهای اسلامی، برای محبوبترشدن خود و محدودکردن علیبن موسیالرضا، او را با فشار سیاسی و نظامی به مرو کشاند و او را ظاهراً ولیعهد خود کرد. اما پس از مدتی به دلیل محبوبیت روزافزون امام رضا نزد بخش بزرگی از جهان اسلام و مخصوصاً مردم ایران که آن موقع، تحت خلافت اسلامی خاندان عباسیان میزیستند، در صدد تضعیف جایگاه امام رضا برآمد. سرانجام در سال ۸۱۸ میلادی طی سفری که این دو با یکدیگر به شهر مشهد در منطقه خراسان امروزی داشتند، امام رضا توسط خلیفه وقت اسلامی به شهادت رسید. در فرهنگ اسلامی، کسی که در راه دین و خدا کشته میشود، شهید خوانده میشود.
علاقمندان امام رضا، برای او حرم ساختند
در آن زمان، مشهد امروز، مجموعهای بود از روستاها و شهرهای کوچک. سناباد یکی از همان مناطقی بود که بعداً جزئی از مشهد شد. امام رضا در سناباد به خاک سپرده شد. از همان روزهای پس از شهادت او، تلاش دوستدارانش جهت ساخت یک مقبره آغاز شد. به مرور تا به امروز، یک مجموعه عظیم حول مدفن امام رضا ساخته شده است. مسلمانان به مقبره امام رضا «حرم رضوی» میگویند؛ جایی که مردم برای زیارت او و دعا و نیایش به آنجا میروند. این مجموعه زیارتی، امروز ساختمان و عمارتهای بزرگی را شامل شده است. زیارت در فرهنگ اسلامی، به معنی حضور در مقبره پیشوای اسلامی و گفتگوی روحانی و معنوی با اوست.
معماری حرم امام رضا
در معماری ایرانی-اسلامی، در ساختمانهای مذهبی، ستونهایی تحت عنوان «مناره» و «گلدسته» مرسوم است که افرادی خاص، هر روزه از آن مکانها، «اذان» میگویند. اذان یک سری عبارتهای عربی ست که روزانه سه بار برای یادآوری و دعوت مردم به انجام عمل «نماز» برای مردم شهر خوانده میشود. نماز، یک سری عمل مذهبی ست که مسلمانان برای نیایش با خداوند انجام میدهند. منارهها در اسلام نماد هدایتگری محسوب میشوند. سال ساخت یکی از گلدستههای حرم به حدود قرن دهم یا یازدهم میلادی مربوط است. بعدها در قرن هفدهم میلادی، روکشی از جنس طلا روی آن کار شد. در ساختمان حرم امام رضا علاوه بر منارهها، «گنبد» هم استفاده شده است. گنبدها هم نوعی سقف هستند که فقط در فرهنگ معماری ایرانی و اسلامی دیده میشود. در حرم امام رضا، محوطههای بزرگی ساخته شده است. در برخی از این محوطهها فرش انداخته شده تا کسانی که به حرم میآیند، روی آنها نشسته و به راز و نیاز خود مشغول شوند. به این محوطههای بزرگ «صحن» گفته میشود. بخشی از این صحنها، قدمت زیادی دارند که از جمله آنها میتوان به صحن «عتیق» اشاره کرد که در قرن ۱۵ میلادی ساخته شده است. سپس یک معمار بزرگ ایرانی به نام «شیخ بهایی» در قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی، به دستور پادشاه وقت ایران، به توسعه عمرانی حرم امام رضا پرداخت.
هنرنمایی هنرمندان ایرانی در حرم امام رضا
از نکات بارز این مجموعه عظیم مذهبی، کاشیکاری، آینهکاری، خوشنویسی و کندهکاریهای فوقالعاده آن است. همه این هنرها، قدمتی طولانی در ایران دارند. اگر با هنرهای تاریخی مشرق زمین و جهان اسلام آشنایی دارید، حتماَ گوشه و کنار این صحن و سرا را با دقت به تماشا بنشینید. اولین تصویری که بعد از ورود به صحن عتیق حرم با آن روبرو میشوید یک ایوان طلاییرنگ است که به «ایوان طلا» یا «ایوان نادری» شهرت دارد. قدمت آن به قرنهای ۱۵ و ۱۶ میلادی باز میگردد. ایوان یک نوع معماری ایرانی ست که از ۳۰۰ سال پیش از میلاد، در منطقه خراسان رواج داشته است. اِیوان به نشیمنگاهی بلندتر از اطراف خود گفته میشود که معمولاً در بخش بیرونی بناها ساخته میشود. ایوان طلا در حرم در قرن ۱۸ میلادی به دستور پادشاه آن زمان ایران طلاکاری شد.
ندایی در هر طلوع و غروب
یکی از اماکن جذاب دیگر این حرم و بارگاه، «نقارهخانه» است. بنایی بر ایوان شرقی صحن عتیق با ۲۶ متر ارتفاع که در آن فضای کوچکی برای ایستادن جمعی از خدمۀ حرم پیشبینی شده است. در این مکان، پیش از هر طلوع و غروب خورشید یا در اعیاد خاص، ۱۱ نفر سازهایی مثل طبل و کرنا مینوازند. این سازها نیز بومی ایران هستند. آنها با این ندا و موسیقی، پایان زمان خواندن نماز آن وقت از روز را به نمازگزاران اعلام میکنند؛ یک سنت تاریخی که همچنان بعد از سالیان سال، تداوم دارد. قدمت نقارهخانه به قرن ۱۷ میلادی باز میگردد.
قصه ساعتها و نگهبان کوکها
در حرم امام رضا چند ساعت تاریخی و زیبا به چشم میخورد که هر کدام برای خود قصهای دارند. تعمیرکاران و نگهبانان ساعت در حرم برای خودشان دارای روال و روش خاص خود بودهاند. کوک حدود ۲۰۰ ساعت مختلف، باید مکرر بررسی شود تا ثانیهها به خطا، عقب یا جلو ندوند. از این میان، دو ساعت تاریخی زیبا در این حرم وجود دارد که یکی در «صحن جمهوری» و دیگری در «صحن عتیق»، زمان را به «زائران» نشان میدهند. زائران کسانی هستند که برای دعا و نیایش به حرم میآیند. ساعت موجود در صحن جمهوری، نخستین و قدیمیترین ساعت حرم به حساب میآید که روی ایوان جنوبی نصب شده است. این ساعت، ساخت منچستر انگلستان در سال ۱۸۹۳ میلادی است. اما ساعت صحن عتیق، بر فراز ایوان غربی نیز در سال ۱۹۵۷ میلادی نصب شده است. گویا فردی که این ساعت را به آستان قدس هدیه کرده، بیماری سخت و لاعلاجی داشته و این هدیه او به حرم امام رضا «نذر» بهبود بیماریاش بوده است. مسلمانان بر این باور هستند که میشود از خدا خواست که مشکل ما را حل کند و ما در عوض یک عهد با او ببندیم که در صورت رفع مشکل یا بیماریمان، کار خاصی را انجام دهیم. مثلاً به فقرا غذا بدهیم یا به بیسوادان، مهارت خواندن و نوشتن یا هر علم دیگری بیاموزیم. به این عمل که مشروط به رفع مشکل یک مسلمان از سوی خدا، توسط فرد انجام میشود «نذر» میگویند.
سقاخانهای برای نیایشگران
در فرهنگ مسلمانان و مخصوصاً شیعهها که بخشی از مسلمانان را تشکیل میدهند، «آب» جایگاه ویژهای دارد. «امام حسین»، نوه پیامبر اسلام، یکی از پیشوایان مسلمانانِ شیعه بود. او ۱۳ قرن پیش، طی یک اقدام انقلابی، علیه حاکم وقت مسلمانان قیام میکند. این قیام او درجا سرکوب میشود. بخشی از سپاهیان او از ترس، پراکنده میشوند. امام حسین میماند و تعداد کمی از یاران و خانوادهاش. سپاه حاکم وقت با چند هزار سرباز، راه بازگشت را بر او میبندند. آنها حتی به مدت چند روز، نمیگذارند سپاه امام حسین به آب دسترسی داشته باشند. به این ترتیب، بخش بزرگی از لشکر او، کشته و باقیمانده آنها، اسیر میشوند. در فرهنگ شیعهها، امام حسین و یارانش، شهیدان راه خدا هستند که با لب تشنه به شهادت رسیدند. بنابراین «آب» جایگاه مهمی در فرهنگ شیعهها دارد. رساندن آب به تشنگان، یکی از اعمال خداپسندانه است. بنابراین در میانه صحن عتیق حرم امام رضا، یک آبخوری طلاکاریشده جانمایی شده که به نام «سقاخانه اسماعیل طلایی» یا «اسمال طلا» مشهور است. این سقاخانه در قرن ۱۸ میلادی ساخته و به نام سازندهاش معروف شد.
یادگاری از یک بانو
شبستانها در معماری ایرانی-اسلامی به فضاهای سرپوشیدهای گفته میشود که دارای ستونهای یک شکل و موازیاند و از یک طرف به محوطه مسجد که محل نمازگزاردن مسلمانان هستند راه دارند. یکی از این بناهای باشکوه حرم که در جنوب آن قرار دارد، مسجدی با چهار ایوان و هفت شبستان است که بهدستور بانو گوهرشاد، همسر یکی از پادشاهان ایرانی و توسط قوامالدین شیرازی، معمار معروف ایرانی در سال ۱۴۱۸ میلادی ساخته شد.
هشت هزار تکه از تاریخ
در قلب حرم امام رضا، یک موزه بزرگ جای گرفته که در آن ۸۰۰۰ شی ارزشمند و تاریخی در قالب ۱۱ گنجینه نگهداری میشوند. بخشی از این گنجینه پُر و پیمان، در ویترینهای این مجموعه به نمایش درآمده است. از جمله دیدنیهای جذاب این موزه قدیمی، قرآنهای خطی مربوط به قرن ۱۰ تا قرن ۱۹ میلادی هستند که بعضی از آنها منصوب به پیشوایان مذهب شیعه در اسلاماند. اگر سری به این موزه زدید، سراغ فرشهای تاریخی آن را که آثار بومی هنرمندان ایرانی است بگیرید. در یک قسمت خاص نیز هزاران قطعه تمبر و اسکناس و بیش از ۵۰ هزار قطعه سکه جمعآوری شده و در معرض دید مراجعان قرار گرفته است. در طبقه اول این موزه، گنجینهای از هنرهای تجسمی گردآوری شده و اغلب بازدیدکنندگان این طبقه نیز سراغ چهار نقاشی کمالالملک، برجستهترین نقاش ایرانی را میگیرند. عجیبترین فسیلهای دریایی، قدیمیترین اداوت رصد آسمان، مجموعهای بزرگ از مدالهای نامداران رشتههای مختلف مثل تختی، کشتیگیر قهرمان المپیک و محبوبترین ورزشکار تاریخ ایران، سفالهای مربوط به عصر آهن یعنی ۱۲۰۰ سال قبل از میلاد، بخشی از دیگر اشیای دیدنی و خاص این موزه را تشکیل میدهند.
دو مدرسه در قلب یک زیارتگاه
دوتا از قدیمیترین و تاریخیترین مدارس مشهد در قلب حرم امام رضا جای گرفتهاند. یکی به نام «دودَر» و دیگر به نام مدرسه «پریزاد» معروف است. بنای تاریخی و زیبای این مدرسهها بهانه بازدید گردشگران بسیاری است. به باور هنرمندان معماری، مدرسه دودَر، یکی از بینظیرترین و کاملترین نمونههای معماری قرن ۱۵ و ۱۶ میلادی در دنیای اسلام به شمار میآید. کتابخانهای بزرگ نیز با هزاران عنوان کتاب و محتوای صوتی و تصویری در ورودی صحن عتیق قرار دارد که اگر اهل مطالعه و دوستدار کتاب هستید، حتما سری به آن نیز بزنید.
حرم امام رضا؛ میزبان ۲۵ میلیون گردشگر در سال
حرم امام رضا به عنوان یکی از مهمترین مراکز مذهبی مسلمانان دیدنیهای تاریخ و هنری فراوانی دارد و حال و هوای معنوی آن نیز خاطره خوشی را برای زائران و مسافران رقم خواهد زد. این حرم سالانه میزبان نزدیک به ۲۵ میلیون گردشگر و زائر از گوشهگوشه ایران و دنیای اسلام است. این مجموعه، پس از شهر مکه، محل خانه خدا و ظهور اسلام و همچنین شهر مدینه، محل زندگی و مرکز حکومت پیامبر اسلام در کشور عربستان، سومین شهر جهان اسلام است که سالانه بیشترین گردشگر و زائر را به سوی خود میکشاند.
خانههای قدیمی مشهد از ۳۰۰ سال پیش تا الان، در دل خود خاطرات فراوانی دارند. خانههایی که یک پادشاه قدیمی ایران یک ماه در آن ساکن بوده و میخواسته بزور صاحبش شود تا خانهای میگویند جنها در آن رفتوآمد داشتهاند. حتی خانهای که ثروتمندترین مرد ایران در آن زندگی میکرده را میتوانید در مشهد بازدید کنید
مشهد آنقدر قدمت تاریخی دارد که به عنوان مقصد یک گردشگری تاریخی پیشنهاد شود. قدمت شهرهایی که امروزه همگی با هم، مشهد را تشکیل دادهاند قدمتی دارند که حتی به ۵۰۰۰ سال هم میرسد. گرچه از معماری صدها سال پیش مشهد، چیزی باقی نمانده، اما میتوان یک گردش یک روزه در میان خانههای تاریخی مشهد را پیشنهاد داد. در ایران، خانوادهها و طایفهها اهمیت دارند. مشهد هم از این قاعده مستثنی نیست. وقتی فردی در ۲۰۰-۳۰۰ سال پیش، خانهای میساخت، خانه به نام او مشهور میشد. خانواده و فرزندان او، نسل به نسل در این خانه زندگی میکردند و نام خانه همچنان بر آن باقی میماند. از این جور خانهها همچنان در مشهد وجود دارد. فهرستی که ما برایتان تهیه کردهایم به خوبی شما را با معماری اواخر دوران پادشاهی صفویان، پادشاهی افشاریان، پادشاهی قاجاریان و پادشاهی پهلوی در ایران ۳۰۰ سال گذشته آشنا میکند؛ فقط یک روز وقت لازم است تا از همه آنها بازدید کنید.
خانه ۲۰۰ سالهای که میگویند خانه جِنهاست
«خانه توکلی» دقیقاً ۲۰۰ سال قدمت دارد. از بارزترین ویژگیهای معماری این بنای متعلق به دوره پادشاهی قاجار در ایران، میتوان به کاشیکاریها و آجرکاری های نفیس و ناب آن اشاره کرد. خانه توکلی ابتدا متعلق به خانواده کِشمِشیان بود. پدر این خانواده، یکی از بازرگانان بزرگ و معروف شهر مشهد بود. بعد از فوت ایشان، ورثه کشمشیان این خانه را به خانواده توکلی فروخته و امروزه نیز این خانه را به نام همین خانواده میشناسند. در ورودی این خانه، دو کتیبه کاشیکاریشده مُزَیَّن به نامهای خداوند وجود دارد. اتاقهای این خانه از چوب ساخته شدهاند و در حیاط نیز حوضی زیبا قرار دارد. فضاهای داخل خانه به وسیله اُرسی که گونهای پنجره چوبی و مُشَبَّک کِشویی که با بالا و پایین رفتن، باز و بسته میشود است از یکدیگر جدا شدهاند. جالب است که بدانید نام دیگر این خانه، «خانه اَجِنِّه» است. بسیاری از محلیها معتقدند که این خانه، سالهای زیادی خالی بوده و جنها در آن رفت و آمد میکردند. نام خانه توکلی در فهرست آثار ثبت ملی ایران به ثبت رسیده است. خانه توکلی در نزدیکی حرم امام رضا قرار دارد و فاصله آن تا حرم، حدوداً ۵۵۰ متر است.
خانه مسئول نظم و امنیت شهر
در سال ۱۲۱۹ میلادی، یک فرمانده مغولی بعد از حمله کشورهای مختلف در آسیای میانه، به خراسان ایران هجوم برد. با فتح خراسان و پس از آن، کل ایران، حکومت ایلخانان در ایران پا گرفت. آنها به کسی که مسئول نظمبخشیدن و تأمین امنیت شهرها باشد، «داروغه» میگفتند. در واقع داروغهها، همان فرماندهان پلیس شهرهای امروزی بودند. این واژه تا ۱۰۰ سال پیش در ایران رواج داشت. «خانه داروغه» مربوط به دوره قاجار است. قاجارها، از آخرین خاندانهای پادشاهی ایران بودند که تا ۱۹۲۵ میلادی بر ایران حاکم بودند. این خانه که به خاطر معماری ویژه و منحصر به فرد خود، به یک اثر تاریخی تبدیل شده، بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این اثر در اواخر دوره قاجار به دستور یوسفخان هراتی، داروغۀ آن زمان مشهد در مساحت حدود ۱۱۰۰ مترمربع ساخته شد. عناصر معماری آن، به ویژه طرح تِراس پلههای دوطرفه و تزئینات، نشان از الگوبرداری از طرحهای معماری روسی دارد. این بنای تاریخی در سال ۱۳۹۱ توسط شهرداری مشهد مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت.
خانه ثروتمندترین مرد ایران
در فرهنگ ایرانی و اسلامی، بخشندگی، صفت بسیار ارزشمندی است. برخی از ثروتمندان که اموال خود را در راه فقرا یا در راه دین میبخشند، صاحب جایگاه بسیار مهم و خوشنامیِ زیادی میشوند. به این افراد «واقف» و به عمل بخشش ثروت و املاک آنها «وقف» گفته میشود. یعنی صاحب مِلک میگوید ملک خود را با هدفی مشخص به ارگان یا فرد مشخصی میبخشم. حسین مَلِک، بزرگترین و بخشندهترین ایرانی دهههای اخیر بوده است. او که فرزند ثروتمندترین بازرگان ایرانی بوده، در سال ماه مِی ۱۸۷۱ و درگذشتۀ جولای ۱۹۷۲ مشهد بوده است. او ثروتمندترین مشهدی و صاحب باغها، ساختمانها و املاک بسیار زیادی بوده است. او در یک مورد، دو میلیون متر مربع زمین برای ساختن خانه به معلمان بخشید. او از ثروت خود، کتابخانه و موزه ملی در تهران ساخت که امروز به «کتابخانه و موزه ملی مَلِک» معروف است. او صاحب باغ بزرگی در مشهد بوده که همه آن را به حرم امام رضا بخشیده است. در فرهنگ قدیم ایران، هر کجا که توسط فردی آباد و ساخته میشد و رونق مییافت، به نام آن فرد نامیده میشد. بر همین اساس، به پاس خدمات و بخششهای بسیاری که حسین مَلک در شهر مشهد داشته، یک میدان مرکزی شهر به نام او «مَلِک آباد» مشهور شده است. علاوه بر این، او صاحب باغ بسیار بزرگی در مشهد است که دهههاست به حرم امام رضا بخشیده شده است. او یک خانه قدیمی در مشهد دارد که به «خانه مَلِک» مشهور شده است. این اثر تاریخی که مربوط به دوران پادشاهی خاندان قاجار در مشهد ساخته شده، قدمتی بیش از ۱۰۰ سال دارد. جالب اینکه این خانه یک حمام داشته که در آن زمان، تنها حمام متعلق به بخش خصوصی بوده و مردم با پرداختن هزینه، در آن دوش میگرفتند. حسین ملک در زمان خود، ثروتمندترین مرد ایران بود.
خانه صاحبان کسب و کار
«خانه پیشهوران» در اوایل قرن ۲۰ میلادی ساخته شده است. این بنا که امروزه در تملک شهرداری مشهد است، محل برگزاری برنامههای فرهنگی شده است. این ملک قدیمی که معماری دوران قاجار را در آن به خوبی میتوان مشاهده کرد، تا کنون سه بار بازسازی شده است. در این بازسازیها تلاش شده که به معماری خاص خانه، خللی وارد نشود. سقف چوبی، در و پنجرههای چوبی، آجرکاریهای چشمنواز، کاشیکاریهای زیبا و درختان حیاط خانه، یکی از ویژگیهای منحصر به فرد خانه پیشهوران است که با دیدن آنها، تصویری از خانههای قدیمی ایرانی در ذهن نقش میبندد. نکته جالب این خانه، نام آن است. در زبان فارسی به کسب و کار، «پیشه» گفته میشود. به کسی هم که صاحب یک کسب و کار بوده، «پیشهور» گفته میشد. کلمه «پیشهوران» که نام این خانه است، به معنی آن است که در این خانه، صاحبان کسب و کار زندگی میکردهاند.
خانه دیگری که متعلق به اوایل قرن بیستم میلادی است، متعلق به یک خانواده اصیل مشهدی بوده است. در «خانه رجایی» همین چند سال پیش، «خانواده رجایی» نسل اندر نسل در آن زندگی میکردند. حیاط کفپوشهایی آجری به صورت مربع و لوزی دارد که رنگ سیمان خاکستری دارند و به نام آجر قزاقی[۱] معروف هستند. بعد از ورود از درِ اصلی اول، نمای اصلی و بزرگ خانه دیده میشود که متقارن است. همراه با حوض و سه باغچه بزرگ که در داخل حیاط قرار دارند. در خانه رجایی مشهد نیز میتوانید در سردرها و پنجرهها، گچبریهایی که دارای طرحهای گل و بته و ملون هستند را مشاهده کنید.
خانه بهشت
قبل از اینکه مشهد، شکل امروزی خود را پیدا کند، متشکل از چندین و چند روستا و شهر بوده است. همانطور که پیش از این خواندهاید، بزرگترینِ این شهرها، توس بوده است. اما در کنار آنها، روستایی به نام «سناباد» وجود داشته که هم اکنون در مرکز شهر مشهد واقع شده است. در مرکز شهر یعنی در دل منطقه بسیار قدیمی سناباد، ساختمانی وجود دارد که در اوایل قرن بیستم ساخته شده است. این ساختمان دیدنی، در ابتدا با کاربری مدرسه ساخته شده بود. سالهای سال در این ساختمان، دبیرستانی مشغول به فعالیت بود. اما پس از تعطیلی دبیرستان و بهسازی آن، در سال ۲۰۰۴ میلادی با تملک شهرداری به یک ساختمان با کاربری فرهنگی و هنری تبدیل شد. شهرداری مشهد برای اداره امور فرهنگی و هنری مناطق مختلف شهر، ساختمانهایی با نام «فرهنگسرا» تأسیس کرده است. در ادبیات ایرانی به «خانۀ بزرگ»، «سَرا» گفته میشود. پس فرهنگسرا به معنی خانه بزرگی است که در آن، کارهای فرهنگی انجام میشود. شهرداری مشهد، نام این فرهنگسرا را «بهشت» گذاشته است.
خانهای با معماری ۳۰۰ سال پیش
اگر در مشهد بگردید، تعجب میکنید که چرا از معماری ۲۰۰ سال به قبل، چیزی باقی نمانده است. معماریهای قدیمیتر ایران را در سایر شهرها میتوان مشاهده کرد اما در مشهد چیزی از آن معماریهای اعجابانگیز قبل از قرن ۱۹ میلادی باقی نمانده است. این امر دلیل مهمی دارد. امپراتوری افشاریان کار خود را با فرمانروایی مقتدرانه نادرشاه افشار در ۱۷۳۶ میلادی شروع کرد. آنها ایران با یک دولت مرکزی در مشهد به وحدت رساندند. اما با قتل نادرشاه، به مروز حکومتشان رو به زوال رفت. مدتی پس از مرگ نادرشاه، نوه او به پادشاهی رسید. اما رئیس یکی از قبایل صاحبنفوذ آن زمان ایران یعنی قبیله قاجاریان، حکومت را از نوه نادرشاه گرفت. بعد از مدتی دوباره نوه نادرشاه ادعای پادشاهی کرد و مشهد را مجدداً به پایتختی خود معرفی کرد. این در حالی بود که دیگر قاجاریان، امپراتوری خود در ایران را تأسیس کرده بودند و حاکم ایران بودند. پادشاه قدرتمند آن زمان ایران که از پادشاهان قاجار بود، برای پسگرفتن مشهد و اخراج نوه نادرشاه، سپاه خود را به مشهد فرستاد و آن را محاصره کرد. اما بعد از اینکه مشهد را تسخیر کرد و نوه نادرشاه کشته شد، دستور داد هر چه از بناهای قدیمی مشهد باقی مانده است، تخریب کنند. به این ترتیب میبینیم که از معماری امپراتوری صفویان و حتی پیش از آن یعنی امپراتوری تیموریان، چیزی در معماری امروز مشهد باقی نمانده است. اما جالب است بدانید که «خانه بَلخاست» از بناهای تاریخی مشهد بهشمار میرود که ساخت آن به اواخر دوران پادشاهی صفویان باز میگردد. فردی که زمین این خانه را خرید و دستور ساخت آن را داد نامش «توتونچی» بود که از یهودیان معروف و ثروتمند دوران پادشاهی صفویان به شمار میرفت. این خانه دستبهدست میان یهودیان خاندان توتونچی چرخید و از پدری به پسر دیگر به ارث رسید تا اینکه فردی مسلمان به نام احمدیان یزدی این خانه را خریداری کرد. درنهایت در سال ۱۹۴۱ یعنی تقریباً ۸۰ سال پیش این خانه را به علیاکبر بلخاست فروختند. باید خاطرنشان کرد که در خانه مسکونی بلخاست هنوز هم زندگی میکنند و مالک آن این خانه را از آبا و اجداد خود به ارث برده است.
خانهای که میزبان پادشاه سکولار ایران، کنسولگری آمریکا و یک عالم پرطرفدار مذهبی شد
خانهای که یک پادشاه سکولار و یک عالم مذهبی پرطرفدار در زمانهای مختلف در آن ساکن بودهاند و در دورهای کنسولگری آمریکا در آن خانه واقع بوده، خانه عجیبی باید باشد! باید به سال ۱۲۴۷ برویم؛ زمانی که پادشاهی قاجاریان بر ایران حاکم بودند. در آن سال، این خانه با وسعت بیش از ۱۰۰۰ متر مربع ساخته شد. این خانه تاریخی در ابتدا متعلق به یکی از بازرگانان معروف مشهد به نام «حاج کوزهکنانی» بود. رضاشاه پهلوی که پادشاه سالهای ۱۹۲۶ تا ۱۹۴۱ میلادی ایران بود، طی یکی از سفرهای خود به خراسان و مشهد، به مدت یک ماه در خانه کوزهکنانی ساکن بود و حتی قصد داشت این ملک را تحت فشار از کوزهکنانی تصاحب کند. جالب اینکه رضاشاه پهلوی، فردی سکولار بود و ۹۹ درصد مردم ایران مسلمان هستند. آنها در پیروی خود از دین اسلام، «شیعه» هستند. یعنی پیرو ۱۲ نفر از خاندان پیامبر اسلام در تفسیر قوانین دین طی سالهای ۶۳۲ تا ۸۷۵ میلادی هستند. از این رو به آنها «شیعه» گفته میشود. شیعیان به رهبران خود در دنیای امروز، «مرجع» میگویند. در اوایل قرن بیستم، آیتالله بروجردی، رهبر شیعیان ایران و دنیای اسلام بود. او در سفر اجباری خود به سال ۱۹۲۷ که از سوی رضاشاه پهلوی، پادشاه آن زمان ایران به مشهد تبعید شده بود، در همین خانه کوزهکنانی ساکن شده بود. بعدها این خانه به تصرف دولت ایران درآمد و به کنسولگری ایالات متحده آمریکا در مشهد تبدیل شد. بعدهاً یک نفر از خانواده کوزهکنانی، خانه را مجدداً از کنسلوگری آمریکا میخرد. بعد از فوت او نیز این ساختمان به یک بنیاد مذهبی فروخته میشود که این مالکیت همچنان ادامه دارد.
عصاره معماری ایرانی
برگردیم به قرن ۱۹ میلادی. سال ۱۸۸۱ میلادی بود که یک بازرگانی معروف مشهدی به نام «اردکانی» خانهای در مرکز مشهد میسازد. این خانه بعدها توسعه مییابد و در سال ۱۹۳۲، ضلع جنوبی آن نیز ساخته میشود. این خانه قسمتهای مختلفی دارد که هر یک نماینده یکی از انواع معماریهای ایرانی است؛ حیاط مرکزی، تابستاننشین، زمستاننشین، تنورخانه، شاهنشین، آب انبار و حوض خانه. معماری خانه اردکانی، بسیار مشابه معماری ایرانی در منطقه یزد است. شهر یزد در مرکز ایران و منطقهای کویری است.
خانه امیری
اگر به دنبال خانههای قدیمیتر مشهد باشید، حتماً باید سری به «خانه امیری» بزنید. ساخت این خانه اوایل دوران پادشاهی قاجاریان در قرن ۱۹ میلادی باز میگردد. گفته میشود فردی به نام امیری که یکی از مهمترین معماران آن زمان مشهد بوده، این خانه را ساخته است. آینهکاریها و هنرهای سنتی مانند آبنماهای مختلف و کاشیکاری در جاهای مختلفی از خانه تاریخی امیری دیده میشوند.
شهر توس که امروز یکی از مناطق و بخشهای مشهد به شمار میآید نه تنها کلکسیونی از دانشمندان، سیاستمداران و عالمان دینی را به تمدن باستانی ایران هدیه کرده، بلکه اگر امروز زبان فارسی وجود دارد، به خاطر شاعران این شهر است. آنها یک هزار سال پیش با شعرهای حماسی خود، عملاً زبان فارسی را نجات دادند. اینجا تکهای از تاریخ است؛ تاریخ زبان فارسی
کیاوش حافظی| مطالبی که میخوانید درباره مشهد هستند. اما مگر میشود از مشهد نوشت اما از توس نام نبرد؟ شهر باستانی توس که حدود ۳۰۰۰ سال قدمت دارد، امروز بخشی از شهر مشهد، مرکز استان خراسان است. این شهر، به اندازه چندین منطقه و شهر به تاریخ ایران خدمت کرده است. ستارهشناسان، شاعران، عالمان دینی، سیاستمداران و چهرههای مهم زیادی هستند که در شهر توس، به دنیا آمدهاند یا درگذشتهاند. نام فردوسی را شاید شنیده باشید. او به همراه دو شاعر دیگر اهل توس، طی چند دهه، توانستند زبان فارسی را که با پس از ورود دین اسلام به ایران در ۱۴ قرن پیش، به فراموشی سپرده شده بود، دوباره زنده کنند. زبان و ادبیات فارسی، مدیون شهر توس است. حوزه تمدنی ایران، کمتر شهری دارد که به اندازه توس، در عرصههای دانش و فرهنگ و ادبیات، چهرههای متخصص و مشهور تربیت کرده باشد. توس، نگین منطقه باستانی خراسان است؛ خراسانی که امروز بخش زیادی از آن، درون مرزهای فعلی کشور ایران واقع شده است. شهر مشهد دارایی بزرگی دارد و آن توس است.
تاریخی به عمق ۸۰۰ هزار سال
۸۰۰ هزار سال پیش، انسانها در مرکز منطقه باستانی خراسان، یعنی دشت مشهد زندگی میکردند. داریم از دوره دیرینهسنگی صحبت میکنیم. باورش سخت است. منطقهای در شرق مشهد وجود دارد به نام «کَشَفرود». تعدادی ابزار سنگیِ ساختهشده از کوارتز شامل تراشه و ساطور ابزار در این منطقه پیدا شده است. این منطقه تقریباً باستانیترین منطقه فلات ایران و از کهنترین مناطق محل سکونت انسان در تاریخ به شمار میرود.
اهمیت توس در خراسان باستان
خراسان بزرگ، قدمتی بیش از ۴۵۰۰ ساله دارد؛ منطقه پهناوری که امروز، بخشهای زیادی از کشورهای افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ایران و ازبکستان امروز را در بر میگیرد. این خطه وسیع از زمان پادشاهی دودمان هخامنشیان تحت عنوان «پارت»، به عنوان یکی از ۲۰ ایالت ایرانِ باشکوه آن دوران شناخته میشد. چهار شهر مرکزی آن زمان خراسان، شهرهای نیشابور، مرو، بلخ و هرات بودند. نیشابور که امروز در شمال شرقِ سرزمین امروزی ایران قرار دارد، مرکزی بود برای اداره چندین شهر دیگر. یکی از مهمترین شهرهای تحت فرمان نیشابور، توس بود. اما این شهر، در آن روزگار، نام دیگری داشت؛ «سوسیا».
توس یکی از شانزده سرزمین مقدس ایرانیان باستان بود
توس در ۳۵ کیلومتری شهر مشهد در مرکز خراسان رضوی قرار دارد که به واسطه ویژگیهای خاص مشهد مانند کلانشهر بودن، مرکزیت یک استان، تعداد بالای جذب توریست، حجم زیادِ تجارت و …، زیر سایه این شهر بزرگ قرار گرفته است؛ در حالی که در گذشتههای نه چندان دوردور، این مشهد بود که زیر سایه توس قرار داشت. نام مشهد به عنوان یک مکان در قرن دهم میلادی پدیدار شد؛ در حالی که نام توس در نوشتههای مورخین شش قرن قبل از میلاد مسیح نیز آمده است. محققان یونانی در دوران هخامنشیان، بزرگترین سلسله پادشاهی تاریخ ایران در قرن ششم پیش از میلاد، از شهر توس به «سوسیا» نام بردهاند. آنها توس را یکی از پایتختهای ایالت پارت در شمال شرقی ایران میدانستند. ایالتهای «پارت»، «پارس» و «ماد»، سه حوزه اصلی تمدن باستانی ایران را تشکیل میدادند. توس یکی از شانزده سرزمین مهم و مقدسی بوده که در کتاب دینی ایرانیان باستان یعنی «اَوِستا» از آن به نام «اُوروِ» یاد شده است. در کتیبههای دوره هخامنشی، شهرهای شمال شرق ایران با نام ایالت «پرثوه» جزئی از قلمرو امپراتوری هخامنشی آمده است.
اعتباری جدید برای توس
توس از توابع نیشابور محسوب میشد. این شهر پس از ورود اسلام به ایران و خراسان، خود نیز توابعی داشته است. شهرهایی مانند رادکان، تابران، نوقان و تروغوز از زیرمجموعههای توس بودند. مردم خراسان پس از حمله اعراب به ایران، مسلمان شده بودند. هارونالرشید، حاکم اسلامی وقت که در بغداد مستقر بود. به دنبال شورشهایی در خراسان، در سال ۸۰۴ عازم منطقه میشود تا سروسامانی به اوضاع بدهد. اما او در ۲۸ مارس ۸۰۸ میلادی در روستای سنابادِ توس درگذشت. او را در همانجا دفن کردند و مقبرهای برایش ساختند. در سال ۸۱۳ میلادی، حاکم اسلامی جدیدی بر سرزمین اسلامی مسلط شد. مأمونِ عباسی پایتخت خود را بر خلاف حاکمان پیش از خود، به جای یکی از شهرهای عراق، سوریه و عربستان امروزین، شهر کهنِ مَرو در خراسان ایران انتخاب کرد. مخالفانی داشت. مهمترین گروه مخالف او، کسانی بودند که پیرو فرزندان و نوادگان پیامبر اسلام بودند. رهبر آنها علی بن موسیالرضا بود. او از خاندان پیامبر اسلام بود و هواداران او «شیعیان» لقب داشتند. بخش بزرگی از شیعیان در ایران از او پیروی دینی میکردند و به همین دلیل به او امام رضا میگفتند. امام در فرهنگ دینی اسلام به معنی رهبر است. او در آن زمان، ساکن شهر مدینه عربستان بود. حاکم اسلامی برای کنترلکردن و تحت نظرداشتن امام رضا، با فشار سیاسی، او را به مرو، پایتخت آن زمانِ حکومت اسلامی در شمال خراسانِ کهن آورد. او برای بدستآوردن دل مسلمانان و ایرانیان، امام رضا را ولیعهد خود لقب داد. اما همه میدانستند که این ظاهر ماجراست. او که حکومتاش را در خطر میدید طی سفری به سوی بغداد عراق، در مسیر خود به شهر توس وارد میشود. در این هنگام با دسیسهای امام رضا را به شهادت میرساند. در فرهنگ اسلامی، فردی که در راه خدا کشته شود، در واقع به «شهادت» میرسد. محل دفن امام رضا، در کنار مقبره حاکم قبلی مسلمانان یعنی هارونالرشید در سنابادِ توس انتخاب شد. امروز، سناباد و توس، هر دو جزء شهری بزرگتر یعنی مشهد هستند. در فرهنگ اسلامی، به محلی که فردی در آن به شهادت میرسد، «مشهد» میگویند.
توس؛ پایتخت زبان فارسی
پس از ورود اسلام به ایران، فرهنگ عربی رواج یافت. اما زبان فارسی همچنان خود را حفظ کرد. گرچه کم کم، رسمالخط عربی، جایگزین قالب نوشتار فارسی شد. اما با گسترش حکومت اسلامی، زبان فارسی نیز به شرق و غرب رفت. با حاکمشدن زبان فارسی در زمان حکومت سامانیان که پایتختشان خراسان بود، به مرور بعضی نویسندگان و شاعران فارسیگو اجازه یافتند تا به زبان فارسی، شعر بگویند و بنویسند. اولینهای آنها هم «رودکی» و «دقیقی توسی» بودند. رودکی در تاجیکستان امروز و خراسان باستان به دنیا آمد و درگذشت. اما دقیقی فرزند و درگذشتۀ توس بود. یکی از ژانرهای ادبی ایرانی، حماسهنویسی است که معمولاً با پسوند «…-نامه» شناخته میشد. دقیقی توسی پیشگام سرایش شعر حماسی در ایران پس از اسلام بوده است. او نویسنده هزار بیت شعر حماسی در وصف پادشاه سالهای ۹۶۷ تا تا ۹۹۷ میلادی ایران است. اشعار او تحت عنوان «شاهنامه» لقب گرفته است. اما مهمترین شاهنامه، «شاهنامه فردوسی» است. ابوالقاس فردوسی توسی متولد ۹۴۱ و درگذشتۀ سال ۱۰۲۶ میلادی در توس است. او نیز برای پادشاه زمان خود، شاهنامه نوشت. شاهنامه او معروفترین اثر کل تاریخ زبان و تمدن فارسی است. اثر او حماسی بود. یعنی تاریخ افسانهای و اساطیری ایران را جمعآوری و آن را تبدیل به شعر کرده بود. او در این اثر، تا توانست از کلمات فارسی اصیل استفاده کرد و از کلمات عربی دوری کرد. فردوسی ۳۰ سال از عمر خود را وقف این اثر جاودان کرد. پس از او، اسدی توسی نیز همین راه و روش را ادامه داد و منظومهای با نام «گرشاسپنامه» را در ۱۰ هزار بیت نوشت. تلاشهای این شاعران بزرگ موجب شد زبان فارسی دوباره به ادبیات حاکم بر سرزمین ایران بازگردد. زبان فارسی، وامدار توس است. شهری که احیاگر زبان فارسی قلمداد میشود.
توس؛ یک مرکز فرهنگی و گردشگری بزرگ
توس تنها مرکزی برای ادبیات فارسی نبود. رفته رفته دانشمندان، سیاستمداران و عالمان مذهبی بسیاری در این شهر پرورش یافتند. شیخ توسی، محمد غزالی و احمد غزالی، سه تن از مشهورترین عالمان دینی اسلام هستند که هر سه در توس به دنیا آمدهاند و متعلق به قرنهای ۱۰ و ۱۱ میلادی هستند. خواجه نصیرالدین توسی، یکی از سه ستارهشناس معروف ایرانی است که در سال ۱۲۰۱ میلادی در توس چشم به جهان گشود. او البته یکی از فلاسفه اثرگذار تاریخ ایران نیز به شمار میآید. خواجه نظامالملک توسی، سیاستمدار و فیلسوف بزرگ ایرانی نیز متولد ۱۰۹۲ میلادی در شهر توس است. او اولین کتاب حوزه فلسفه سیاسی را در ایران به نام «سیاستنامه» نوشته است. علاوه بر این، تقویم جلالی به عنوان دقیقترین گاهشمار تاریخی تاریخ جهان، به فرمان او و توسط عدهای از دانشمندان ایرانی طراحی و پیادهسازی شده است.
مشهد شکل میگیرد
طی سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۴۰۵ میلادی، تیمور لنگ، با فتح کشورهای مختلف از حمله ایران، حاکم بلامنازع غرب آسیا و آسیانه میانه شد. او در کشورگشاییهای خود، صدهاهزار نفر را به قتل رساند. مردم شهر توس در سال ۱۳۸۹ میلادی علیه او قیام کردند. اما این قیام شکست خورد و سرکوب شد. فرزند تیمور، مردم توس را قتل عام کرد و مدفن فردوسی، شاعر بزرگ فارسیزبان و خالق حماسه بزرگِ «شاهنامه» را با خاک یکسان کرد. توس تبدیل به ویرانه شد. کسانی که از قتل عام، زنده ماندند به حرم امام رضا پناه بردند. توس متروکه شد و منطقه سناباد به مرور زمان به واسطه اهمیت مذهبی خود شهر توس را تحتالشعاع قرار داد. این منطقه با نام جدید مشهد، پایتخت خراسان شد. واژه «مشهد» در زبان عربی، به معنی محل «شهادت» است. در فرهنگ اسلامی، کسی که در خدا کشته شود، به «شهادت» میرسد و و محل شهادت او «مشهد» لقب میگیرد. نام شهر «مشهد» برگرفته از محل شهادت امام رضا، رهبر و امام شیعیان جهان اسلام است. مشهد حتی در زمان حکومت نادرشاه افشار پادشاه قرن هجدهم میلادی ایران پایتخت ایران شد و به خاطر جایگاه ژئوپلتیک خود، باعث کشورگشاییهای این پادشاه شد.
توس امروز
سالهاست که توس جزئی از شهر مشهد شده است. کمتر از ۳۰ دقیقه زمان کافی است که با خودرو سواری از مرکز مشهد به توس برسید. ورودی توس، بلواری است که نامش «شاهنامه» است؛ نامِ کتاب بزرگ و بینظیر فردوسی که آن را با «اُدیسه» و «ایلیاد» هومر، شاعر و داستاننویس روم باستان مقایسه میکنند. با ورود به توس در سمت راست و چپ خیابان، آثار تاریخی را مشاهده میکنید. «هارونیه» از آثار تاریخی ورود اسلام به ایران است. امام محمد غزالی، یکی از بزرگترین دانشمندان اسلامی در این بنای تاریخی دفن شده است. هنوز هم میتوان در توس، بنای نیمهویرانِ قلعه پاژ را دید. پاژ روستایی بود در حومه توس که بخشی از توس به شمار میرود. اما بیشترین اعتبار شهر توس به مقبره شاعر بزرگ، فردوسی است که احیاگر زبان فارسی محسوب میشود. آرامگاه او به وسعت شش هکتار، معماری خاص و دیدنیای هم دارد. در کنار محوطه آرامگاه فردوسی، چند تن از شاعران مشهدی نیز دفن شدهاند که مورد بازدید علاقمندان است. با وجود اینکه توس، جزء مشهد است، اما همچنان اعتباری بینالمللی دارد و گردشگران بسیاری از دیدنیهای آن بازدید میکنند.