شاعران کهن پارسی گوی، شاقول میزان شدن درون انسان هستند

مدیر گروه فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو، با نام بردن از شاعران کهن ایرانی، گفت: شاعران پارسی گوی، شاقول میزان شدن درون انسان هستند.

عبدالمهدی مستکین، در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا در پاسخ به این سوال که چرا شعر عطار، همچون حافظ، مولوی، سعدی، فردوسی و خیام، در میان مردم پراکنده نشده است، گفت: همیشه در ادوار شعر ایران زمین، عطار یکی از ستون‌ها بوده است، گاهی از این پنج نفر که نام بردید، خیام را بیرون می‌گذارند و شیخ عطار یا حکیم نظامی را در شمار می‌آورند.
وی ادامه داد: وقتی از من می‌پرسند کدام شاعر بزرگ، ارجمندتر است، می‌پرسم شما کدام گل را بر دیگری ترجیح می‌دهید؟ می‌گویند: همه زیبا هستند! بسته به ذائقه‌ای که هر که دارد، این شاعران نیز گل‌های همیشه بهار فرهنگ ایران هستند که نمی‌توان بر یکدیگر برتری داد.
این استاد ادبیات، اظهار داشت: اگر بخواهم خیمه فرهنگ و ادب ایران را بر پا کنم، عمود وسط که همه بر آن سوار هستند، فردوسی است، چون کاری که فردوسی کرد، هیچ یک از ادبا و بزرگان ما انجام ندادند، او هم حماسه هویتی و ملی ما را ساخت و تدوین کرد و اگر نمی‌بود شاهنامه‌ای که به همت اسدی توسی و دقیقی و دیگران و نتیجه‌اش نمی‌شد این شاهنامه، این اثر ورجاوند ایران زمین، در حال حاضر ملتی از هم گسیخته بودیم، فردوسی این از هم گسیختگی همه سرزمین های پارسی زبان را به هم پیوند داد.
مستکین دیگر شاعران را سایه گستران این خیمه دانست و بیان کرد: سعدی بی گمان یکی از سایه‌های بلند این خیمه است که حماسه حکمی و اخلاقی ایرانیان را بر جای گذاشته است. از روزی که آثار او موجود شدند تا هر آینه، هزاران سال بعد بالاتر از زبان شکرین شیخ اجل سعدی، نخواهیم داشت. اگر همه در نظم سخن برانند در نثر هیچ یک نمی‌توانند همپای سعدی اعلام حضور کنند با این که در نظم هم سعدی از همه بالاتر است.
وی افزود: ضلع دیگر عطار است که عرفان اصیل ایران را روشمند کرد، اگر یکی از مشاهیر را بخواهید کاملا ایرانی بدانید، به معنی کامل کلمه که به شرق و غرب هیچ پیوندی ندارد، باید از عطار و سنایی نام ببرید که امتداد آن به مولانا می‌رسد. در  آثار شفیعی کدکنی هم هست که مثنوی معنوی پردرخشش ترین اثر عرفانی ماست اما پس از منطق الطیر و مصیبت‌نامه عطار، اما مهم آن است که چه کسی این خط را گشوده است.
این استاد فرهنگ ایران، اضافه کرد: حکیم نظامی سایه دیگری است که مرد مینیاتور کلام ایران زمین است، ما بالاتر و ماندگارتر و پرنگارتر از آثار نظامی که چنین دلبری کند، نداریم. شاعری چون او در واژگان نداریم، او شاهکاری است، او طاووس الشعرای ماست. او را جادوسخن جهان خوانده اند که خود نیز می گوید. سایه دیگر مولانا، پیر بلخ است، بیش از یک دهه است که بازار مولانا در ایران داغ شده است که دکانی گشاده شده است. او حماسه عرفانی ما را در ۶ دفتر به ارمغان گذاشته است.
وی با اشاره به دیدار مولانا و عطار افزود: عطارنامه، کتاب بالینی مولانا بوده و همیشه به او به چشم شاگرد نگاه می‌کرده است. خیام هم که  ۸۰ رباعی را از او داریم که فلسفه شگفتی را مطرح می‌کند که دم غنیمتی است. ما بیشترین ترجمه‌ها را از شعر خیام و عطار داریم اما در ایران در هر دوره یک شاعر گل می‌کند و پررنگ می‌شود.
مستکین گفت: آدم اگر با این شاعران همراه باشد موزون و متناسب می‌شود، این بزرگان شاقول میزان شدن درون انسان هستند.
وی در پایان گفت: عطار گلاب سه آتشه است که هر کس نمی‌تواند به آن نزدیک شود، خودش باید راهش را نشان بدهد. تمام وجود عطار ذوب در وجود محبوب است، و از سر درد این ابیات را می‌گوید:

جانا ز فراق تو این محنت جان تا کی

دل در غم عشق تو رسوای جهان تا کی

چون جان و دلم خون شد در درد فراق تو

بر بوی وصال تو دل بر سر جان تا کی

نامد گه آن آخر کز پرده برون آیی

آن روی بدان خوبی در پرده نهان تا کی

بشکن به سر زلفت این بند گران از دل

بر پای دل مسکین این بند گران تا کی

اندر حرم معنی از کس نخرند دعوی

پس خرقه بر آتش نه زین مدعیان تا کی

گر طالب دلداری از کون و مکان بگذر

هست او ز مکان برتر از کون و مکان تا کی

گر عاشق دلداری ور سوختهٔ یاری

بی نام و نشان می‌رو زین نام و نشان تا کی

عطار همی بیند کز بار غم عشقش

عمر ابدی یابد عمر گذران تا کی

مطلب قبلی

فراخوان مسابقه صلح از طریق ورزش 

مطلب بعدی

شهر یادگیرنده تضمینی برای آموزش شهروندان/ تعریف «سواد» را تغییر داده‌یم