در قلمرو شیخ اجل سعدی
مدیر گروه فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو-ایران در یادداشتی درباره شیخ اجل سعدی نوشت: سعدی حکیمی غفلت ستیز است و نیاز به آموزه های او بیش از هر زمان دیگری احساس می شود. |
در یادداشت عبدالمهدی مستکین آمده است: نیاز به آموزهها و حکمت عملی شیخ اجل سعدی در این دوران بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
سعدی حکیمی غفلتستیز است که همواره ما را به تأمل در ایام زندگی و چگونه سپری کردن دمهای دلاویز عمر ، و به هر نفسی که فرو می رود و بر میآید زنهار داده و هوشیار می سازد؛ خاصه در عصر کنونی که شتاب آلودگی و سرآسیمگی محور و مدار عمر گردیده است و ضربآهنگ تند و بینظم زندگی، پریشانی، افسردگی و ملولی را بر کالبد جسم و جان چیره کرده است.
شیخ خردمند ما سعدی مرد عمل است و سخنش چاشنی کار آزمودگی دارد، گوی نیکی بردن را نیک می داند و میآموزد …
ساده دلی است که دلش خانه مهر یار است و در آن کینهی هیچ کس می نگنجد؛
آموزگاری است که بزرگترین آرمانش سعادت بشر است و در سپهر اندیشهاش، انسانی که از محنت دیگران پروای غمی نداشته باشد درخور اطلاق واژه بشکوه آدمیت نیست.
شیخ اجل به زیباترین شکل ممکن در ادبیات جهان چهره کریه و آبله گون حرص و حسد و نمامی و کینه و بخل و ریاکاری … را برملا می سازد و به ما می آموزد که اگر زشتخویی در سرشت داشته باشی، از طاووس زیبا و نگار پیکر، جز پای زشت نبینی!
سعدی را باید مرد عشق خواند ؛ و بی گمان و گزاف در این موهبت الهی کمتر کسی به پایه و مرتبه وی میرسد،
عشق سعدی، شور انگیز، پاک، نجیبانه و با وقار است، از دلاارام زمینی به دلارام ازلی و آسمانی پیوند می بخشد و به بانگ بلند می گوید که ” عاشقان کشتگان معشوند”.
در تواضع و فروتنی نزد مردمان؛ افتاده ای است آزاده و کس نرود به جنگ افتاده؛ و در حضور اتابکان و پادشاهان به کردار شیر ژیان به غُرش بانگ بر می آورد که :
هم از بخت فرخنده فرجام توست ای پادشاه ، که ایام سعدی در ایام توست.!!
مشاهیر بزرگی چون افصح المتکلمین سعدی را نباید به یک مناسبت مندرج در تقویم فروکاست ؛ بلکه باید هر روز از خرمن حکمت و اندیشه های بلند او خوشه های خرم برچید و کام جان را معطر و مصفا نمود …
برو خوشه چین باش سعدی صفت
که گرد آوری خرمن معرفت