خلاصهای از سخنرانی پروفسور یوسف ثبوتی در آکادمی علوم جهان سوم(TWAS)، تریسته، ایتالیا- ۲۵ آگوست ۲۰۱۷
فیزیکدان ایرانی یوسف ثبوتی، عضو TWAS ، سخنرانی دیپلماسی علم پائولو بودینیک ۲۰۱۷ را ارائه کردند (عکاس: پائولا دی بِلّا).
در سخنرانیای که در آکادمی علوم جهان سوم (TWAS) ارائه کرد، یوسف ثبوتی، فیزیکدان ایرانی، اظهار داشت که در عصری که با چالشهای بزرگ جهانی وتنشهای ژئوپلتیک روبهرو هستیم، رویکردی علمی به حل مشکلات و تولید دانش میتواند جامعه بشری را به سوی دستیابی به راهحلهای مسالمتآمیز برای رفع چالشها و تنشهای یادشده سوق دهد.
در سخنرانی شیوایی که در دورۀ تابستانی سالانۀ دیپلماسی علم در AAAS-TWAS ارائه کرد، ثبوتی “استفاده از روش علمی” را برای درک دیگر مردمان و دیگر جوامع، پیشنهاد کرد. ایشان توضیح دادند که “در رویارویی با پیچیدگیهای مطالعۀ پدیدههای طبیعی، فیزیکدانان اغلب به ریشۀ مشکل رجوع میکنند. آنان در ابتدا ویژگیهای بارز هر پدیده را شناسایی میکنند، جزئیات غیر ضروری را از آن جدا کرده و با تبدیل آن یه یک حداقلِ قابل مدیریتِ خام درواقع ریشۀ مشکل را بررسی میکنند”.
ثبوتی، فیزیکدان نظری و اخترشناس، بنیانگذار و رئیس دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایۀ زنجان (IASBS) در ایران است. ایشان نه تنها نقش مهمی در پژوهش و آموزش علم در ایران داشتهاند، که شهرت و نفوذشان به فراتر از مرزهای ایرانزمین نیز رسیده است.
متن انگلیسی این چکیده سخنرانی در لینک زیر قابل دسترسی است: https://twas.org/article/using-science-build-understanding
سخنرانی ایشان در زمینۀ تفاهم (میان) انسان و علم در جریان سخنرانی سالانۀ دیپلماسی علم پائولو بودینیک ۲۰۱۷ که توسط انجمن آمریکایی پیشرفت علم (AAAS) و TWAS برگزار شده بود، ارائه گردید. سخنرانی ایشان را آقای فِرناندو کوایوادو، رئیس مرکز بینالمللی فیزیک نظری عبدالسلام (ICTP) و آقای پیتر مکگرث، مسئول هماهنگی برنامۀ دیپلماسی علم TWAS اعلام کردند.
پروفسور ثبوتی در سخنرانی خود دامنۀ تسلسل دانش بشری را از “علوم دقیقه” مانند فیزیک و شیمی که قابل آزمودن، تأیید و پیشرفت هستند تا “پندارههای اعتقادی (یا عقاید نظر محور)”، که از نظر تجربی قابل آزمودن نیستند، تشریح کرد.
ایشان اظهار داشتند که از نظر تاریخی، علوم دقیقه رویکرد بسیار مؤثری در ارزیابی مشکلات و حل مسالمتآمیز آنها داشتهاند. اما، پندارههای اعتقادی (یا عقاید نظر محور) نیز در سوی دیگر این پیوستار قرار دارند که غالباً نتایج نهچندان خوشایندی به بار آوردهاند و به تراژدیهایی منجر شدهاند.
در یونان قدیم، سقراط به علت به چالش کشاندن ارزشهای اجتماعی محکوم به مرگ شد. عیسیبن مریم برای به چالش کشاندن مذهب ارتودکس حاکم بر جامعه در آن زمان کشته شد. در فاصلۀ میان قرون هشتم و دوازدهم میلادی در حالی که فرهنگ اسلامی در حال شکوفایی بود، جریان اپوزیسیونی که در آن زمان علیه علم ظهور پیدا کرد در نهایت باعث رکود و افت این شکوفایی شد. به گفتۀ پروفسور ثبوتی در سالهای اخیر نیز مارکسیسم به سبکی که در اتحاد جماهیر شوروی اجرا میشد و یا برخی مفاهیم غربی حقوق بشر به چالش مشابهی کشیده شدهاند.
به گفتۀ ثبوتی “الگو همیشه یکسان است. دو گروه بر سر موضوعی که درک درستی از آن وجود ندارد مانند آموزههای مذهبی، ارزش اجتماعی، اخلاقیات، یک دکترین فلسفی و یا منفعت مادی با هم به مخالفت برمیخیزند”. مخالفان هیچ وجه مشترکی برای حل مخاصمات نمییابند و بدین واسطه به تعصب و شور و حرارت پیروانشان متوسل میشوند.
ثبوتی در ادامه بیان داشت که “تا قرن بیست و یکم بسیاری از علوم اجتماعی، انسانی و طبیعی به درجۀ قابل قبولی از شفافیت رسیدهاند و فعلان در این رشتهها موفق شدهاند تا از طریق گفتوگو اختلافات را حل کنند”. ایشان از این اتفاق به عنوان “دستاوردی قابل تقدیر” یاد کردند.
اما در حوزههایی مانند اخلاق، اصول فرهنگی و روابط بینالملل دانش (تولید شده) به اندازۀ لازم شفافسازی وتصفیه نشده است. به همین جهت “اینها میتوانند در مکانها و زمانهای مختلف معانی متفاوتی برای افراد و فرهنگهای مختلف داشته باشند” و به گفتۀ ثبوتی “به عاملی برای جنگ مبدل شوند”.
در این مرحله است که تفکر علمی حتی در موارد غیر علمی ارزش پیدا میکند. اما لازمۀ این امر میتواند تغییر عادتهای سیاسی یا فرهنگی باشد که تغییر مشکلی است و به اعتقاد ثبوتی کلید این تغییر دردو نکته نهفته است: “عدم ارائۀ عقاید خود به عنوان شاهدی برراستی و درستی فرد وپیشگیری از مقدس انگاری مفاهیم هرچند که از نظر اجتماعی محبوبیت زیادی داشته باشند”.
در پایان ثبوتی گفت: “مشاهده یا بررسی دقیق معیارهایی که به ظاهر ساده مینمایند در موارد غیر علمی کار آسانی نیست. بنابراین تلاشی آگاهانه برای توجه به آنها میتواند مفید باشد و به شناخت بهتر و دستیابی به درکی بهتراز دیگران کمک کند”.
ثبوتی در سالهای اولیۀ تأسیس ICTP ارتباط کاری بسیار نزدیکی با آن داشت وهمچنین همکار عبدالسلام و بودینیک، برنگان جایزۀ نوبل، بود. او همچنین در کمیتۀ مشورتی علمی ICTP فعالیت داشته است. در سال ۱۹۸۷ یعنی چهار سال پس از تأسیس آکادمی، ایشان برای عضویت درTWAS انتخاب شدند.
پائولو بودینیک از فیزیکدانان بسیار برجسته و تأثیرگذار ایتالیایی وهمکارعلمی عبدالسلام بود. این دو نفر با همکاری هم در سال ۱۹۶۴ نسبت به تأسیس و راهاندازی مرکز ICTP در شهر تریسته در ایتالیا اقدام کردند. بودینیک همچنین نقش مهمی در فعالیتهای عبدالسلام برای تأسیس TWAS داشت، ضمن اینکه در ایجاد مؤسسههای متعدد ملّی و بینالمللی علمی در تریسته، ایتالیا، نقش مهمی ایفا کرد. بودینیک در سال ۲۰۱۳ از دنیا رفت.
ادوارد دابلیو لِمپینِن
مترجم: مهرناز پیروزنیک
کمیسیون ملّی یونسکو – ایران