نشست جهانی آموزش برای همه-یونسکو، پاریس، ۲۳-۲۱ نوامبر ۲۰۱۲
بیانیه نهایی
مقدمه
۱-ما، وزرا، روسای هیئتها، مقامات اصلی سازمانهای دوجانبه و چندجانبه، و نمایندگان ارشد جامعه مدنی و سازمانهای مرتبط با بخش خصوصی، بنا بر دعوت مدیرکل یونسکو برای شرکت در نشست جهانی آموزش برای همه ( ۲۱ تا ۲۳ نوامبر۲۰۱۲) گرد هم آمدهایم.
۲-ما توصیههای نشستهای منطقهای آموزش برای همه در سال ۲۰۱۲ در مناطق آفریقا، و عربی، نشست تخصصی بلندپایه منطقه آسیا و اقیانوسیه (در زمینه آموزش برای همه) برای سالهای پس از ۲۰۱۵، و توصیههای ششمین نشست مشاوره جمعی سازمانهای غیر دولتی درخصوص آموزش برای همه، و نهمین نشست وزرای ۹ کشور پرجمعیت را در خصوص بررسی وضعیت آموزش برای همه مورد توجه قرار میدهیم.
۳- ما خاطرنشان میکنیم که ساختار اصلاحشده برنامه جهانی آموزش برای همه، قابلیت آن را دارد که مشارکت موثر تمامی شرکای برنامه آموزش برای همه را افزایش دهد.
۴- ما از طرح ابتکاری و جهانی دبیرکل سازمان ملل متحد در زمینه آموزش که به طور کامل با جنبش آموزش برای همه، مرتبط و با آن همافزایی دارد، استقبال میکنیم. این طرح که تمرکز آن بر ورود کلیه کودکان به مدرسه، و اصلاح کیفیت یادگیری و پرورش شهروندی جهانی است، دستیابی به اهداف آموزش برای همه را تسریع و به پیشرفت به سوی تحقق کلیه اهداف توسعه هزاره (MDGs) کمک میکند.
۵- ما به آموزش به عنوان یک حق اساسی بشری، همانگونه که در بند ۲۶ بیانیه جهانی حقوق بشر و بیانیه جامتین (۱۹۹۰) و چارچوب عمل داکار (۲۰۰۰) به آن اشاره شده است، تاکید میکنیم.
۶- با توجه به اینکه تا سال ۲۰۱۵ (تاریخ مورد نظر برای تحقق برنامه آموزش برای همه)، کمتر از سه سال باقی است، تضمین تحقق تعهدات جمعی ایجادشده در جامتین و داکار حیاتی است؛ که این خود به معنی تضمین تحقق نیازهای یادگیری پایه همه کودکان، جوانان و بزرگسالان است.
۷- با وجود پیشرفتهای چشمگیری که از سال ۱۹۹۰ در گسترش جهانی آموزش برای همه، به ویژه در توسعه دسترسی به آموزش ابتدایی و ارتقای دسترسی یکسان دختران و پسران به آموزش صورت گرفته است، گزارش پایش جهانی آموزش برای همه امسال، نشاندهنده آن است که بهدلیل وجود برخی از کشورهایی که دارای تعداد بیشماری از بازماندگان از تحصیل هستند، ما هنوز از هدف خود یعنی تحقق اهداف آموزش برای همه تا سال ۲۰۱۵، فاصله داریم. نگرانی ما کندشدن روند پیشرفت در برخی از کشورها، حتی کاهش ثبت نام و کیفیت است. در سال ۲۰۱۰، تعداد کودکان بازمانده از تحصیل، به میزان ۶۱ میلیون نفر ثابت ماند؛ ۷۱ میلیون نوجوان هنوز وارد مقطع متوسطه نشدهاند؛ با وجود پیشرفت بزرگی که در کاهش نابرابریهای جنسیتی به وجود آمده است، هنوز در ۱۷ کشور، کمتر از ۹ دختر در برابر هر ۱۰ پسر در مدارس ابتدایی به تحصیل مشغولاند و هنوز ۷۷۵ میلیون بزرگسال بیسواد وجود دارند که از سال ۱۹۹۰ کاهش دوازده درصدی را نشان میدهد. نابرابریهای اجتماعی در ورود به مدرسه و همچنین در نتایج یادگیری در داخل کشورها و بین آنها همچنان به شکل نامطلوبی وجود دارد؛ به نحوی که ۲۵۰ میلیون نفر از ۶۵۰ کودکی که هماکنون در سن آموزش ابتدایی به سر میبرند حتی اگر چهارسال را به تحصیل گذرانده باشند، قادر به خواندن یا حسابکردن نیستند. سالهای غفلت از آموزش به این معنی است که هماکنون ۲۰۰ میلیون جوان، مقطع ابتدایی را به پایان نرساندهاند. این جوانان، فاقد مهارتهایی-اند که بتوانند از طریق آن شغلی با حقوق مناسب بیابند و نیازمندند که برای یادگیری آموزش پایه، هر چه سریعتر شانسی به آنها داده شود.
۸- پیشرفت کند در آموزش، هماکنون سدی برای تحقق اهداف توسعه و مانعی برای صلح و یکپارچگی اجتماعی است. تحقق اهداف آموزش برای همه که به طور متقابل باعث تقویت یکدیگر میشوند و تفکیک ناپذیرند، پیشنیازی برای تحقق حقوق بشر و دستیابی به کلیه اهداف توسعه است. این امر، نیازمند ایجاد یک رویکرد کلینگر نسبت به یادگیری مادامالعمر است که در آن کلیه ذینفعان آموزش، باید همه جنبه-ها اعم از دسترسی به آموزش، موفقیت، و کیفیت و برابری در آموزش را، باهم در نظر بگیرند.
۹- برای دسترسی افرادی که شرایط آنها برای ورود به مدرسه دشوار است، بهویژه آن دسته از افرادی که در مناطق دورافتاده روستایی به سر میبرند، و نیز کودکان، جوانان، و بزرگسالانی که بیش از همه در حاشیه ماندهاند از جمله دختران و زنان جوان، و همچنین آن دسته از افرادی که تحت تاثیر اثرات مخرب ناشی از کشمکشها بودهاند، لازم است تلاشهای ویژهای صورت پذیرد. در کشورهای درحال توسعه، از هر پنج نفر در سنین بین ۱۵ تا ۲۴ سال، یک نفر حتی تحصیلات ابتدایی را به پایان نرسانده است. این افراد یادگار شکستهای قبلی ما هستند و لازم است به طور سریع فرصت دیگری برایشان فراهم شود تا برای کسب یک کار مطمئن و مشارکت کامل در جامعه خود، مهارتهای لازم را فرا گیرند. علاوه بر این، برای جوانانی که در نظام اقتصاد غیر رسمی مشغول به کارند و درآمدشان فقط در حد امرار معاش است باید فرصتهای یادگیری فراهم شود.
۱۰-برای مقابله با موانعی که کودکان بازمانده از تحصیل را از ورود به موقع به مدرسه و پیشرفت از طریق مدرسه و یادگیری باز میدارد، لازم است در کل نظام آموزشی اصلاحات لازم صورت پذیرد. در این اصلاحات باید خط مشی، نوآوری، برنامه درسی، توسعه حرفهای، پژوهش، ارزیابی و سنجش و نیز استفاده موثر از فناوریهای اطلاعات و ارتباط در آموزش مورد توجه قرار گیرد.
۱۱- ما با به رسمیتشناختن نقش راهبری یونسکو در آموزش فراگیر، پیشنهاد کردهایم که کشورها با حمایت یونسکو و ذینفعان آموزشی دیگر، سیاستهای آموزش فراگیر را توسعه دهند و اجرا کنند.
تسریع پیشرفت به سوی اهداف آموزش برای همه تا سال ۲۰۱۵
۱۲- انگیزه سیاسی قوی همراه با رویکردهای کاملا مشخص و تعیینشده، به انضمام تامین مالی مداوم میتواند بر این تنگناها غلبه کند. طرحهای ابتکاری در برخی از کشورهای پرجمعیت مانند طرح تغذیه در مدارس، برنامههای انتقال پول نقد برای خانوادههای فقیر و قانونگذاری در زمینه حق آموزش نشان میدهد که میتوان به پیشرفتهای سریع و بزرگی دست یافت. شناسایی عوامل موثر و دخیل در امر آموزش، از جمله استفاده موثر از فناوریهای ارتباطات و اطلاعات، برای سنجش میزان قابلیت آنها برای انطباق، تکثیر یا ارتقا، از اهمیت ویژهای برخوردار است. دولتها باید کارآیی سیاستها و نظامهای آموزشی خود را برای کاهش تکرار یک پایه تحصیلی اصلاح کنند.
۱۳- آموزش باید بتواند مهارتهای پایه، فنی و حرفهای، و مهارتهای قابل انتقال قرن بیستویکم را مانند خلاقیت، برقرای ارتباط و نیز مسئلهگشایی در اختیار کلیه فراگیران قرار دهد. مدارس و مراکز آموزشی همچنین باید با کارفرمایان در ارتباط باشند تا بتوانند به عنوان مثال از طریق کارآموزی به جوانان، تجربه کاری مورد نیاز را ارائه دهند؛ اینگونه تلاشها در حوزه موضوعات مرتبط با توسعه انسانی، اجتماعی و اقتصادی، رقابتجویی و بیکاری جوانان انجام میشود. موضوع دیگری که از اهمیت ویژه برخوردار است، گسترش راهبردهایی برای توسعه مهارت، فراتر از نظام آموزش رسمی است که میتواند محرومیتهای بزرگسالان، جوانان روستایی و فقیر شهری، بهویژه زنان جوانی را که بسیاری از آنان در شرایط کاری ناامن و با درآمد بسیار پائین کار می کنند مورد توجه قرار دهد. نکته مهم دیگر این است که سیاستهای دولتی و همکاریهای بینالمللی، باید از راهبردهای توسعه مهارت که بر محرومیت متمرکز است، حمایت و انطباق این راهبردها را با نیازهای هر کشور تضمین کند.
۱۴- علاوه بر این، آموزش باید باعث رشد توسعه پایدار و شهروندی محلی و جهانی فعال و موثر شود. همچنین باید در عین جلوگیری از کلیه اشکال افراطگرایی و خشونت باعث تقویت دموکراسی، گفتگو، تفاهم متقابل و حل مسالمتآمیز نزاعها شود.
۱۵- ما خاطر نشان میکنیم که پیشرفت در زمینه سوادآموزی در سالهای گذشته متوقف شده است و شرکای آموزش باید تلاش خود را مضاعف کنند و برای تضمین پیشرفت، بهویژه پیشرفت زنان، بهترین تجربهها را به اشتراک بگذارند. ما معتقدیم که سوادآموزی، زنجیرهای فراتر از تشخیص حروف الفباست. ما ملتها را متعهد میدانیم که در تلاشهای خود، بیانیه فرانسه را در زمینه ارتقای سوادآموزی عملی کنند. توجه به سوادآموزی بزرگسالان، بهویژه زنان به افزایش میزان ثبت نامها و ارتقای یادگیری کودکان کمک خواهد کرد.
۱۶-ما تائید میکنیم که مطابق با بیانیه کنفرانس جهانی آموزش عالی (۲۰۰۹)، آموزش عالی به عنوان یک کالای عمومی، به تحقق اهداف آموزش برای همه و اهداف توسعه هزاره کمک میکند.
تعهد ما برای آخرین ” تلاش بزرگ”
۱۷- وضعیت به نحوی است که از کلیه شرکا در خواست میشود در یک اقدام فوری برای تحقق اهداف آموزش برای همه تا سال ۲۰۱۵، حداکثر نیروی خود را در قالب آخرین ” تلاش بزرگ” بهکار برند.
۱۸- ما از کلیه شرکای آموزش، به طور جدی درخواست میکنیم که فعالیتهای اولویتداری را که دارای اهداف مشخصاند و به تحقق اهداف آموزش برای همه تا سال ۲۰۱۵ کمک میکند انتخاب نمایند.
۱۹- آموزش و مراقبت اوان کودکی به دلیل تاثیر مثبت بلندمدت و فوری آن، نه تنها بر پرورش همه-جانبه کودک، بلکه بهدلیل تاثیر آن بر توسعه اجتماعی و اقتصادی جوامع، نیازمند سرمایهگذاری بیشتر و فوری است.
۲۰- ما بر تعهد خود مبنی بر ایجاد فرصتهای برابر بین دختران و پسران، فراتر از دسترسی یکسان آنان به آموزش تاکید میکنیم. بر این اساس، نیازمند آنیم که در چارچوب نظامهای آموزشی و برنامههای سوادآموزی، اقدامها و سیاستهای مثبتی را که پاسخگوی هر دو جنس است اتخاذ کنیم.
۲۱- عدم تامین مالی، تنگنای بزرگی است. ما از دولتهای خود درخواست میکنیم که حداقل ۶% از تولید ناخالص ملی یا ۲۰ % از بودجه عمومی را مطابق با معیارهای مورد توافق در نشست گروه بلندپایه جامتین ۲۰۱۱، به آموزش اختصاص دهند و اثربخشی، کارآیی و تساوی در اختصاص بودجه به آموزش را تضمین کنند.
۲۲- دغدغه بزرگ، راکدماندن حمایت از آموزش است. حامیان مالی باید به تعهدات خود عمل کنند و کشورهایی را که به نسبت سایران از اهداف آموزش برای همه عقب ماندهاند شامل کشورهای ضعیف، و متاثر از نزاع و کشمکشها در اولویت قرار دهند. اختصاص بودجه به آموزش در زمینه کمکهای بشردوستانه، باید افزایش یابد.
۲۳- ضمن تاکید بر اینکه بحران اقتصاد جهانی نباید بهانهای برای نادیدهانگاشتن تعهدات بینالمللی در زمینه آموزش و تحقق اهداف آموزش برای همه باشد، تداوم بودجههای داخلی برای آموزش و جستجوی منابع جدید و ابتکاری از بودجه داخلی برای آموزش نیز حائز اهمیت است. بخش خصوصی باید به حمایت از آموزش برای همه و مشارکت در این برنامه همچنان ادامه دهد.
۲۴-کیفیت نظام آموزشی یک کشور نمیتواند از کیفیت معلمان و تدریسشان پیشی گیرد. بر این اساس، ما بار دیگر بر نقش اصلی معلمان در تحقق کلیه اهداف آموزش برای همه تاکید میکنیم. کمبود جهانی معلمان آموزشدیده، باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد. در عین حال، ما باید وجود معلمان آموزش-دیده را در کلیه مدارس، خواه در مناطق شهری یا روستایی تضمین کنیم. به منظور تحقق این امر، یونسکو باید به اجرای راهبرد خود در زمینه فعالیت معلمان ادامه دهد.
۲۵- سیاستهای ملی در خصوص معلمان باید توسط کلیه کشورهای عضو و با همکاری سایر ذینفعان مانند جوامع ملی و سازمانهای مربوط به معلمان، توسعه یابد و به مرتب مورد ارزیابی قرارگیرد. این سیاستها باید شامل راهبردهایی برای استخدام نیرو، آموزش اولیه و توسعه مداوم حرفهای، بهبود شرایط کاری که موجب یادگیری میشود و نیز بهبود جایگاه حرفه معلمی باشد. همانگونه که در نشست گروه بلندپایه در اسلو (۲۰۰۸) عنوان شد، کلیه شرکای برنامه آموزش برای همه، باید به منظور ادامه فعالیتهای کارگروه بینالمللی در زمینه معلمان تلاش کنند.
۲۶- ما بار دیگر بر اهمیت حمایت از همکاری جنوب- جنوب و شمال- جنوب-جنوب و تبادل بهترین تجارب بین آنها و افزایش همکاری فراملیتی از طریق طرحها و شبکهها برای به اشتراکگذاشتن دانش و تجربههای ابتکاری، با در نظرگرفتن اهداف آموزش برای همه و اهداف آموزشی توسعه هزاره تاکید میکنیم. در این زمینه، سوادآموزی باید مورد تاکید و توجه ویژه قرار گیرد.
آمادگی برای تهیه دستور کار برنامه آموزش برای همه برای سالهای پس از ۲۰۱۵
۲۷- ما از یونسکو درخواست میکنیم که برای تسهیل مشاورههای عمومی و ابتکاری برای تهیه دستور کار برنامه آموزش برای همه برای سالهای پس از ۲۰۱۵، پیشگام شود. در برنامهریزی این دستورکار، ما باید با توجه به گزارش پایش جهانی آموزش برای همه و بر اساس بررسیها و مستنداتی که هر ساله در این گزارش ارائه میشود، از موفقیتهای حاصلشده در زمینه این برنامه به طور کامل استفاده و موانعی را که باعث رکود و جلوگیری از تحقق آموزش برای همه شده است رفع کنیم. آنچه حائز اهمیت است این است که برای تعیین اهداف آموزشی مشخص و والای آموزش برای همه برای سالهای پس از ۲۰۱۵ تلاش کنیم و آموزش پس از ۲۰۱۵ را در دستور کار بینالمللی توسعه قرار دهیم و انسجام برنامه آموزش برای همه را با اهداف بینالمللی توسعه و اثرات تقویتی متقابل این دو بر یکدیگر تضمین کنیم.
۲۸- ما به طور قاطع از نقش راهبری و هماهنگکنندگی یونسکو در برنامه آموزش برای همه که به افزایش حمایت هدفمند از این برنامه و تقویت فعالیتها در این زمینه با همکاری ذینفعان مرتبط میپردازد، حمایت میکنیم.
۲۹- ما امروز بار دیگر بر تعهد خود مبنی بر تحقق اهداف آموزش برای همه تاکید میکنیم و با روند بررسی برنامه آموزش برای همه در سطح ملی و بینالمللی که به شکلدهی کنفرانس بینالمللی در زمینه آموزش برای همه در سال ۲۰۱۵ خواهد انجامید، موافقیم. ما از کلیه کشورهای عضو یونسکو به طور جدی درخواست میکنیم که در این روند که منجر به برگزاری کنفرانس جهانی در سال ۲۰۱۵ برای تعیین دستور کار جهانی در زمینه آموزش برای سالهای پس از ۲۰۱۵ میشود، فعالانه مشارکت کنند.
ما از دولت جمهوری کره که میزبانی این کنفرانس را پیشنهاد کرده است، سپاسگزاریم. بیاییم دست در دست یکدیگر برای تحقق اهداف آموزش برای همه به طور چشمگیری بر تلاش خود بیفزاییم.
مترجم: پیمانه پورهادی
ویراستار: دکتر محب حسینی